یک دکتر آسیب شناس پس از کار و تلاش بسیار ، موجودی را کشف و ضبط می کند که در بدن هر مهره داری زندگی میکند . او باور دارد که عامل ترس تمام مهره داران این موجود است ...
سرگرد "تام تورن" چهار مرد را برای دریافت مدال افتخار معرفی می کند. او دستور پیدا می کند با آنها به کوردورا بازگردد. در این مسیر او فرصت آنرا بدست می آورد که اثبات کند یک ترسو نیست...
"آقای جولی" ، وکیل "دکتر کوردلیر"، وقتی متوجه می شود دوست و موکلش همه دارائیهایش را برای یک غریبه تبهکار به نام "اوپال" به جای گذاشته، بسیار متعجب می شود. او می خواهد تا این مرد ثابت کند رفتار انسانها با اراده آنها مشخص می شود...
چهار شرور بریتانیایی برای به دست آوردن مواد منفجره برای استفاده در یک معدن الماس به یک شهرک یورش می برند. با انجام این کار، آنها تقریباً شهرک را نابود می کنند، تارزان آنها را تا معدنشان تعقیب می کند...
برنده 3 جایزه اسکار همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
تنها پسر "وایولت ونیبل" ثروتمند زمانی که با دختر عمویش در تعطیلات به سر می برد میمیرد. چیزی که آن دختر مشاهده کرده به قدری وحشتناک می باشد که باعث دیوانگی او می شود...
در سال 1921، کری اوشی (دان موری)، یک دانشجوی پزشکی آمریکایی که در ایرلند زندگی می کند، متوجه می شود که استاد ارجمندش شان لنیهان (جیمز کاگنی) نیز یکی از رهبران ارتش شورشی ایرلند است. اگرچه پدر و هم اتاقی کری هر دو توسط سربازان بریتانیا کشته شده اند، او از پیوستن به شورش ایرلندی خودداری می کند. با این حال، پس از اینکه کری به ناحق توسط نیروهای ویژه بریتانیایی "سیاهان و برنزه ها" زندانی و شکنجه می شود، او کاملاً خود را به آرمان آزادی ایرلند متعهد می کند...
برنده 3 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
"بنی" نوپرستی است که به دردسر می افتد.خواهر او "لیلا" آسیب پذیر بوده و در آستانه عاشق شدن قرار دارد."هیو" برادر بزرگتر آنها خواننده ای پرتلاش است که مدیربرنامه هایش "روپرت" شاید تنها کسی باشد که به استعداد او اعتقاد دارد.داستان به جلو و عقب رفته و زندگی آنها را بررسی می کند...
در حالی که هنری در طول جنگ اسیر بود ، همسرش درگذشت و او بازگشت تا با چالش های تربیت سه فرزند به تنهایی روبرو شود. هنری ممکن است گاهی مست و عصبانی شود اما طرف بهتری نیز دارد که مدفون نخواهد ماند...
"بیلی جان" قاتلی تحت تعقیب توسط جایزه بگیری به نام "بن بریگاد" دستگیر شده و به شهر سانتا کروز برای اعدام برده می شود.در میانه راه او زنی را از حمله سرخپوستها نجات داده و از دو راهزن برای ادامه سفرش در خواست همراهی و کمک می کند.از طرفی "بیلی" برادر "فرانک" در تعقیب آنهاست...