سال 1349 است و طاعون سرزمین را ویران کرده. دو برادر گمشده برای یافتن اصول فراموششدهای که تنها بازمانده را شاه اعلام میکند، سفری سخت را آغاز میکنند...
شخصیت اصلی داستان و دوستانش برای فرار از پلیس، کیسهای پر از پول و جواهر را در یک عمارت متروکهی جنزده پنهان میکنند. هنگامی که او برای برداشتن کیسه بازمیگردد، یک روح او را مجبور به انجام یک بازی مرگ و زندگی میکند تا بتواند با کیسه فرار کند...
چارلی، بنیانگذار مصمم یک اپلیکیشن دوستیابی، پس از جدایی علنی و نزدیک شدن به ورشکستگی، با لیام، کارشناس بازاریابی پر اعتماد به نفس و نوآورانه، برای نجات شرکتش همتیمی میشود....
یک روزنامهنگار زمانی که برای پوشش خبری به پیست یخی زادگاهش بازمیگردد، با ترسهای قدیمی خود روبرو میشود. او با کمک صاحب پیست و دختر کوچکش، هدف زندگی خود را دوباره ارزیابی میکند...
کلئو کوچولوی شش ساله، گلوریا، پرستار مهربانش را از ته دل دوست دارد. وقتی گلوریا باید برای مراقبت از فرزندان خود به کیپ ورد برگردد، این دو باید از آخرین تابستانشان با هم نهایت استفاده را ببرند...
یک سارق حرفهای و دوست پسر سابقش برای سرقت ۱۰۰ میلیون دلار طلای آبشده که در یک هواپیمای مسافربری ۷۷۷ در حال حمل است، نقشه میریزند و با هم همکاری میکنند.
اِما در حومه شهر نیوجرسی همسری فوقالعاده و دو فرزند دارد. او همچنین زندگی مخفیای به عنوان یک قاتل اجیر دارد، راز این زندگی مخفی زمانی توسط همسرش دیو فاش میشود که این زوج تصمیم میگیرند تا با کمی بازی نقشآفرینی، ازدواج خود را هیجانانگیزتر کنند...
در سال ۱۹۹۶، کل کشور از نظر سیاسی با یک مسئله مهم روبرو بود. علاوه بر این، کشور از مشکل خطرناک دیگری نیز رنج می برد. در این شرایط، یک کارمند دولت مسئولیت را به عهده گرفت.
هنگامی که نامزد یک جراح زیبایی متأهل به نام راج واردان به طور اتفاقی بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر می میرد، زندگی او دچار تحولی غیرمنتظره می شود. آیا او می تواند رازهای خود را از همسرش مدها واردان مخفی نگه دارد؟
یک جوان بیرحم با ازدواج با یک زن مهربان، تغییر میکند و به شوهری مهربان و فروتن تبدیل میشود. اما وقتی سرنوشت او را با مشکلاتی روبرو میکند، صبرش آزمایش میشود.
کارام، یک مرد جوان ، زندگی جدی دارد. او عاشق پری میشود، اما در یک حادثه عجیب تبدیل به پوجا میشود. این اتفاق باعث میشود زندگی کارام حتی آشفتهتر از قبل شود...
زمانی که دولتی سرکوبگر، حق فعالیت را از روزنامهنگاری به نام یوهان میگیرد، او همراه همسرش لوسیا به خانهی ویلایی پیشرفتهشان پناه میبرند. اما دیری نمیگذرد که هوش مصنوعی خانه، هویتی مستقل پیدا میکند...
مارسل پتیوت، پزشک و شهردار محترم فرانسوی، در طول جنگ جهانی دوم قاتل سریالی بود که بیش از 60 نفر را کشت. او از سردرگمی جنگ برای شکار کسانی که از جان خود میترسیدند، از جمله یهودیان، پارتیزانها و جنایتکاران، استفاده میکرد...