تامی استیل در نقش یک استعداد یاب در یک کمپانی ضبط موسیقی ظاهر شده است. او قصد دارد کنسرتی تدارک ببیند که تمام خوانندگان و گروه های موسیقی امروزی در آن حضور داشته باشند. هدف او از این کار جلوگیری از بسته شدن یتیم خانه ای می باشد که خود در آن بزرگ شده است...
داستی بر اساس حوادث واقعی. در سال 1918 یک گروه از بازیگران فنلاندی که در یک اردوگاه آلمانی نگهداری میشوند به اعدام محکوم شده اند. اما وقتی یک ژنرال بلند پایه وارد اردوگاه میشود رئیس اردوگاه یک راه بی رحمانه برای زنده ماندن به آن ها نشان میدهد و شرط میگذارد که اگر بتوانند نمایشی اجرا کرده و خنده ای عمیق بر لبان ژنرال بنشانند از اعدام جان سالم به در خواهند برد و...
بلافاصله پس از مرگ gogol ، بین او را به خاطر مرگ قزاق ها و زنان جوان به دست اسب سوار تاریکی مقصر معرفی می کند ، زیرا او بود که دستور داد آنها را در انبار مخفی کنند...
کازو دختری هست که رد یک کافه کار میکند، او اعتقاد دارد یکی از میزهای آن کافه باعث سفر در زمان میشود. در حالی که مسافر می تواند مقصد مورد نظر خود را بر اساس قوانین خاصی انتخاب کند. علاوه بر این، زمان سفر فرد محدود به دوره ای است که قهوه سرد می شود و...
داستان فیلم درباره "جیمی" نوجوانی دبیرستانی و خیلی چاق که همیشه در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. او وقتی با "جکسون" یک بوکسور حرفه ای سابق آشنا می شود، تصمیم میگیرد تا مبارزه کردن را تحت نظر این مربی آموزش ببیند و .....
دو برادر تبعیدی که در دشت های غرب وحشی آمریکا بزرگ شده اند به خانه حقیقی خود باز می گردند تا راز گذشته شان را کشف کنند و هم چنین انتقام مرگ والدین شان را بگیرند و…
داستان فیلم در مورد گروهی از جوانان می باشد که ناگهان در انباری متروکه و خالی از سکنه بیدار می شوند و کمی بعد متوجه می شوند که اشخاصی در سر آن ها دوربین های کوچکی وصل کرده اند که آن ها را مجبور کنند بازی کشنده ای را انحام دهند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 49 جایزه دیگر.
زمانی که اسپارکی، سگ ویکتور با یک ماشین تصادف میکند و از دنیا می رود، ویکتور تصمیم می گیرد از تنها راهی که می داند او را به زندگی باز گرداند اما زمانی که این سگ خرابی به بار می آورد و همسایه ها را وحشت زده می کند، ویکتور تلاش می کند والدینش و همسایه ها را متقاعد کند که اسپارکی هنوز همان سگ مهربان و وفادار است…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
این فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده است و داستان یک کارگر فاضلاب به نام لئوپولد سوشا می باشد که لوف، یک شهر تحت اشغال نازی ها در لهستان زندگی می کند. در یکی از این روزها لئوپولد با گروهی از یهودیان که در حال فرار از دست نازی ها هستند رو به رو می شود و آنها از او کمک می خواهند تا آنها را از نازی ها مخفی کند و لئوپولد نیز آنها را در ازای پول در هزارتوی فاضلاب شهر مخفی می کند و…
يک پروفسور زبان شناسي به نام «دومينيک» (رات) از اين که زندگي حرفي اش را به پايان مي رساند بسيار غمگين است. او هم چنان به خاطر «لورا» (لارا) که چهل سال پيش نامزدي شان را به هم زد افسوس مي خورد. «دومينيک» از شمال روماني، زادگاهش، به طرف بخارست سفر مي کند. اما پيش از اين که دست به خودکشي بزند، صاعقه اي به او مي زند. در اين حادثه نه تنها او به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کند بلکه بدن هفتاد ساله ي او هم جوان مي شود…
لس آنجلس. «بازرس لی» (چان) محافظت از دیپلماتی چینی را به عهده دارد که اطلاعات زیادی در مورد تشکیلات جنایتکار «تریاد» دارد. اما دیپلمات پیش از این که بتواند به افشاگری بپردازد مورد سوء قصد آدم کشی به نام «کنجی» (سانادا) قرار می گیرد. از قرار «کنجی» دوست دوران کودکی و برادر «بازرس لی» بوده و او نمی تواند دستگیرش کند. با این همه خیلی زود «بازرس لی» به هم کار قدیمی خود «کارآگاه جیمز کارتر» (تاکر) ملحق می شود و این دو برای پی گیری پرونده ی ماجراهای «تریاد» رهسپار پاریس می شوند…
جرج لوتز خانه ای به اسم آميتی ويل را در نيويورک به مبلغ پائينی خريداری کرده و به همراه همسر و سه فرزندش به آنجا نقل مکان می کند. آنها پس از مدتی در می يابند که اين خانه تاريخ خونباری داشته است. يکسال قبل در اين خانه پسر جوانی به اسم رونالد نيمه شب شش عضو خانواده اش را بقتل رسانده است. اکنون جرج و همسرش متوجه اتفاقات عجيب و ترسناکی در خانه می شوند از جمله اينکه بچه های لوتز با ارواح کشته شدگان تماسهائی برقرار می کنند و پدر رالف که کشيش محله است پس از تطهير خانه دچار يک بيماری حاد می شود و همچنين رفته رفته جرج احساس می کند شبيه رونالد شده است...