یک ویراستار رمانهای عاشقانه تلاش میکند به یک نویسنده داستانهای معمایی کمک کند تا عناصر عاشقانه را در کتاب بعدی خود بگنجاند. در عوض، نویسنده موافقت میکند که برای عروسی ساحلی خواهر ویراستار، به عنوان قرارِ (دوستپسر) دروغین او حاضر شود.
روب، کفشدوزک هفت نقطه ای، در قفسی شیشه ای در گلخانه ای داخل آزمایشگاهی بزرگ زندگی می کند. او در آرزوی رفتن به دره طلایی، سرزمینی افسانه ای و آرمانی برای حشرات است. روب با کمک به سنجاقکی به نام استاد آب در فرار از چنگ زنبورهای نگهبان، پیشنهاد سفر مشترک با او را می پذیرد. اما استاد آب قصد رفتن به دره طلایی را ندارد و روب را تنها می گذارد...
هنگامی که یک قهرمان سابق دبیرستان به خانه بازمی گردد و متوجه می شود که دیگر هیچ کس به او اهمیت نمی دهد، او در حل یک مرگ مرموز محلی وسواس پیدا می کند تا ثابت کند هنوز باحال است...
روز پرداخت حقوق کارگران فرا رسیده است . چارلی با پول دریافتی , دور از چشم همسرش , برای تفریح بیرون می رود و درگیر ماجراهایی می شود . او همین روزها دلباخته دختر رئیس خود نیز شده است ...
پس از اینکه یک دختر نوجوان طرد شده توسط گروهی دبیرستانی مورد تمسخر قرار می گیرد که همگی از قدرت تله حرکتی او بی اطلاع هستند ، یک قتل عام وحشتناک صورت می گیرد ...
مرل هنچ (اریک رابرتز)، ملقب به قصاب، سرسپردۀ مرداک گانگستر (رابرت دیوی) است. پس از زنده ماندن، هنچ نام مستعار خود را در یک ماموریت برای انتقام به دست می گیرد ...
شان، که یک آژانس تبلیغاتی در شهر نیویورک را اداره می کند، و "اوون"، یک صنعتگر و نوازنده شهری کوچک، خانه های خود را با تعطیلات عوض می کنند. میا، که برای شان کار می کند، به اوون کمک می کند تا در آپارتمان جدیدش مستقر شود...
پروسپرو، با الهام از نمایشنامه "طوفان" شکسپیر، تلهای برای مدیران شرکتهای داروسازی میچیند و آنها را به شهر تروماویل در نیوجرسی میکشاند. او با استفاده از جادو و حیله، آنها را به سزای اعمالشان میرساند.
خانواده لوسیتا او را مجبور میکنند که برای جدا کردنش از استبان، وارد صومعه شود. در حالی که آن دو برای فرار پنهانی نقشهریزی میکنند، استبان با اتهام ارتداد روبرو شده و برای پنهان شدن به همان صومعه میرود. در آنجا، او رازهای پلید راهبه بزرگ (رئیس صومعه) را کشف میکند. آیا میتواند لوسیتا را قبل از اینکه بازپرس مذهبی همه آنها را محکوم کند، نجات دهد؟