پدرسالار یک خانواده ثروتمند و قدرتمند به طور ناگهانی می میرد و همسر و دختر خود را با یک میراث مخفی تکان دهنده، که تهدید به کشف و نابودی زندگی آنها می کند، رها می کند ...
پرستار جوانی اپلیکیشنی را دانلود کرده که ادعا میکند میتواند زمان دقیق مرگ افراد را پیشبینی کند. این اپلیکیشن به او میگوید فقط سه روز دیگر زنده است. با گذشت زمان و شخصی مرموز که او را تعقیب میکند، او باید قبل از تمام شدن وقتش راهی برای نجات خودش پیدا کند و …
فرانک مارتین در دنیای باند بازی و قاچاق و جنایت فرانسه بی نظیر است. او که به عنوان بهترین معامله کننده و پخش کننده ی مواد مخدر در فرانسه و اروپای شرقی به حساب می آید به قروت کلانی دست یافته است و دشمنان او نیز قصد جان او را به منظور کسب پول و ثروت او را کرده اند...
به عنوان بخشی از نقشه انتقام، زنی به دست شوهرش با طناب بسته شده است. او که قادر به باز کردن گره ی طناب ها نیست، باید تمام تلاشش را بکند تا زنده بماند اما...
مایکل برایس که محافظ داریوش کینکاید قاتل است. اوکه مجوز فعالیتش را از دست داده و تحت پیگرد قانونی قرار دارد اما بخاطر زن جانی داریوش مجبور می شود که دوباره به کار بازگردد. حالا مایکل از دو فرد جانی محافظت می کند و آن ها نیز مدام اذیتش میکنند، اما کم کم ماجرا وسیع تر می شود و درگیر ماجرای خطرناکی در اروپا می شوند ...
این فیلم در مورد دختر جوانی به نام جولیا است که یک دانشجوی خجالتی اما جاه طلب است. او کم کم متوجه می شود که می تواند به صداپیشه ای موفق تبدیل شود. این در حالی است که او یک رابطه عاشقانه و آشفته را با مردی کاریزماتیک اما غیر قابل اعتماد جلو می برد. همچنان که جولیا بیشتر و بیشتر وارد این رابطه احساسی و پر تنش می شود. مادر و دوستان جولیا که به شدت نگران او هستند، در مورد این رابطه به او اخطار می دهند؛ رابطه ای که می تواند رویاهای جولیا را نابود کند…
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
دکتر «جوآن تورنتن هاردینگ» (هانت) در اوکلاهما با همسر سابقش، «بیل هاردینگ» (پاکستن) برخورد می کند. آنان درباره ی گردبادهای عظیم تحقیق می کنند؛ گردبادهایی که نزدیک بیست سال قبل هنگامی که «جو» پنج ساله بود، پدرش را به کام خود فرو برده بود…
«ریچ» (اوون ویلسن) و «فرد» (جیسن سادیک) دو دوست صمیمیاند، و هردو چندین سال است که ازدواج کرده اند. اما وقتی که این دو مرد در خانه از خود بیقراری و بی حوصلگی نشان می دهند، همسرانشان تصمیم میگیرند تا یک هفته به شوهرانشان اجازه دهند تا هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند، بدون اینکه مورد مواخذه یا کوچکترین سوالی قرار بگیرند. این موضوع در ابتدا شبیه یک رویا برای ریک و فرد می باشد. اما آنها به زودی متوجه می شوند که رویایی که آنها از زندگی مجردی داشتند به طور فاحش و البته خنده داری با جهان واقعیت فرق دارد...