در سال 1934. میراندا گرین و پنج غریبه دیگر به عمارت جزیره دورافتاده میلیاردر لوئیس فایندلی دعوت می شوند. با پیشروی داستان ، سرنخهایی درباره اینکه چرا آنها دعوت شدهاند، همراه با یک راز شوم آشکار میشوند...
آنی باردار می شود. از آنجایی که او نمیخواهد کودک را نگه دارد، با جنبشی روبرو میشود که در چشم جهانیان سقط جنین غیرقانونی انجام میدهد. اما، در دهه هفتاد، آنی در طول مسیر با متحدان و مخالفان روبرو می شود ...
در آیندهای تاریک در لندن، تمام مسکنهای اجتماعی از بین رفتهاند.ایزی و بنجی برای عبور از دنیا به عنوان ساکنان آشپزخانه، جامعهای که از ترک خانه خود خودداری میکند، میجنگند...
یک مبارز هنرهای رزمی ترکیبی، برای اینکه حضانت دخترش را از دست ندهد، با به خطر انداختن خود و حضور نیافتن در مسابقه، برای رسیدن به جشن تولد دخترش، با دشمنان خطرناکی درگیر میشود...
چهار نفر از طیفهای مختلف جامعه یک تاکسی اشتراکی کرایه میکنند، اما وقتی به مقصد میرسند، سلسله رویدادهای گیجکنندهای رخ میدهد. اما به طور شگفتانگیزی متوجه میشوند که زندگی همه در داخل تاکسی به هم گره خورده است...
مارکوس، فیلمساز افسرده و در حال ورشکستگی، به دنبال خواهر گمشدهاش در اسپرینگلیک میگردد. او با اتفاقات عجیب و غریب به شکل یک فرقه شیطانی روبرو میشود. مارکوس باید خواهرش را پیدا کند قبل از اینکه او هم توسط جنگل بلعیده شود و همان سرنوشت شیلا، خواهرش، را تجربه کند...
قاتل نقابداری ملقب به «فلجکننده»، همه اطرافیان کلیمنتین کارتر، زن حساس، را به طرز وحشیانهای به قتل میرساند. آیا اندرو لوبیتز روانی مرده دوباره از قبر برگشته است ؟ یک قاتل تقلیدی یا یک وحشت غیرقابل تصور؟ کلیمنتین باید از توانایی پیشگوئی خود استفاده کند تا یک قدم جلوتر از تیغه قاتل باشد و معما را حل کند...
در خلال صعود از کوه، رانا گم میشود، اما به شکلی معجزهآسا به خانه بازمیگردد. این بازگشت، باعث درگیری عقیدتی بین باور مادر به زندهبودن رانا و خرافات خاندانِ پدرسالار میشود....
جان هاوکینزبه عنوان رئیس پلیس شهر کوچک Lone Crow در شمال اُنتاریو، در آستانه بازنشستگی قرار دارد. او در آخرین روزهای خدمت خود با معمای ترسناکی مواجه میشود که بدنی به هم پیچیده و با زخمهای عجیب و غریب را در سواحل رودخانه Porcupine پیدا میکند...