چند زن به يک سفر مکاشفه اي در دل غارها مي پردازند؛ ولي در همان ابتداي سفر سقوط تخته سنگ بزرگي دهانه ي غار را مسدود مي کند و آنان در غاري رعب آور و ناشناخته سرگردان مي مانند و کمي بعد با خطري جديد روبه رو مي شوند...
در طول اشغال چین توسط ارتش ژاپن، دو زندانی در یک خانه در شهری کوچک رها می شوند. مالک خانه مجبور است زندانیان را تا سال دیگه نزد خود نگه دارد. بزرگان دهکده برای بازجویی از زندانیان گرد هم می آیند و…
داستان مردی را روایت میکند که از طریق امواج رادیویی و برفکهای تلویزیون با مردگان ارتباط برقرار میکند. جانتان ریورس(مایکل کیتون) که پس از مرگ همسرش از طریق واسطهای در مییابد که همسرش قصد برقراری ارتباط با وی را دارد، او سعی میکند از طریق نشانههای صوتی این ارتباط را برقرار کند و در این مسیر به دید دیگری نسبت به مرگ میرسد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
«هري بلک» (آلن)، رمان نويسي است که با صداقت مي گويد در زندگي درست عمل نمي کند اما در هنرش موفق است. تا به حال «هري» به شش روان کاو مراجعه و سه بار هم ازدواج کرده و از آشفتگي روحي اش به عنوان مايه ي اوليه ي کارهايش استفاده مي کند...
فرمانده «جيمز بلاک» (دان)، «تاپر هارلي» (شين) را که سالهاست به دليل مشکلات رواني، دور از اجتماع و نزدي قبيله اي بومي زندگي مي کند فرا مي خواند تا عضو يک گروه پرواز نخبه با مأموريتي ويژه شود...
مونیخ سال 1955.یک روزنامه نگاری ورزشی با “ورونیکا واس” ستاره سابق تلویزیون آشنا می شود.”واس” نزد دکتر مهربان خود “دکتر کاتز” که برای او خانه،غذا،لباس تمیز و مواد مورد علاقه اش مورفین را تهیه می کند می ماند.او که تلاش می کند به سینما بازگردد توجه روزنامه نگار را که تصور می کند چیزی در مورد دکتر او درست نیست را جلب می کند و…
"مو میونگ" مرد جنگجو و پرقدرتی که برای بریدن سرهای مخالفین جایزه می گیرد. ملکه سرزمین او را محافظ شخصی اش می کند این جنگجو ملکه را خیلی دوست دارد و مخفیانه عاشق ملکه می شود و...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
آينده اي نه چندان دور. شهر جنايت زده ي ديترويت را در واقع سران يک «شرکت» اداره مي کنند. با نظارت «ريچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پليس، طرح ساخت نوعي روبات براي مبارزه با جنايت هاي مهارناپذير خياباني به انجام مي رسد و خيلي زود هنگامي که يکي از ماموران پليس به نام «الکس مورفي» (ولر) به دست گروهي از جنايتکاران به رهبري «باديکر» (اسميت) به قتل مي رسد، «مورتن»، فرصت پيدا مي کند تا ادعايش را عملي کند.
یک پلیس جوان و با اعتماد توسط همکار کهنه کار خود در خیابانهای شرق لس آنجلس،جائی که در میان خشونت گروههای خیابانی در حال نابودی است راهنمایی شده و پیشرفت می کند...
استالونه نقش یک پلیس را دارد که پس از دیدن صحنه های وحشیانه به کار خود بازگردانده میشود و برای درمان به یک کلینیک ناتوانی برده میشود و در آنجا متوجه میشود که …
گروهي نوجوان که کابوس هايي مشابه درباره ي شخصيتي واحد به نام «فردي کروگر» (انگلاند) مي بينند، در يک بيمارستان رواني تحت مداوا قرار مي گيرند. اغلب مسئولان بيمارستان اظهارات نوجوانان را در مورد واقعي بودن «فردي» نمي پذيرند و اين امر به افزايش شمار قربانيان او مي انجامد.…
«فرانسيس» (هالتن)، دشمن قديمي «پي وي» (هرمن)،دوچرخه ي محبوب او را مي دزدد و او بيهوده مي کوشد تا آن را بيابد. پيشگويي فريبکار به او مي گويد که دوچرخه اش در زيرزمين قلعه ي آلامو در تکزاس است و «پي وي» راهي سفر دور و دراز مي شود.
قطاری به مقصد رم در طول ایتالیا سفر می کند.مسافران آن پروفسوری که رویایش صحبت با عشقی هست که هیچگاه وجود نداشته،خانواده ای از پناهندگان آلبانیایی که قطار را عوض کرده و یک بلیط می دزدند،سه هوادار اسکاتلندی فوتبال که در راه یک مسابقه هستند و بیوه ای که برای شرکت در مراسم یابود همسرش سفر می کند.برخورد این شخصیتهای متفاوت از اروپا اتقاقاتی به وجود می آورد...
نيويورک، زمان حال. «جري فالک» (بيگز) و «ديويد دابل» (آلن)، زوج نويسنده ي ناشي و بي تجربه ي قطعات کميک هستد. البته «فالک»، بيست و خرده اي ساله، آتيه ي خوشي پيش رو دارد حال آن که «دابل»، شصيت و خرده اي ساله، هنوز اجبارا به کار تدريس اش در يکي از مدارس نيوجرزي چسبيده است...