مادربزرگ سالخورده گجراتی، با بهرهگیری از سنت گرامی ترشیسازی، بار دیگر با خانوادهاش پیوند برقرار میکند و گرمی و طعم را به جمع آنان و دیگر افراد جامعهاش هدیه میبخشد.
داستان حول محور مسابقه "جام رقص ژاپن" میچرخد، جایی که شخصیت اصلی داستان، هینانو هوشیکیتا و دوستانش به عنوان پرنسسهای کهکشان در آن شرکت خواهند کرد. آنها با تیم قهرمان چهار دوره مسابقات، ایله دنج، رقابت خواهند کرد.
داستان در مورد تلاقی سرنوشت چند شخصیت مختلف در یک شهر کوچک تگزاس است. دو خلافکار، یک زن مسن با راز، یک دختر جوان و یک صرافی، همگی در عرض هشت روز با یکدیگر روبرو میشوند.
در جزیرهای مرموز، مسابقهای برای حل یک قتل ساختگی برگزار میشود، اما با قتل یکی از کارکنان، مسابقه به یک پرونده قتل واقعی تبدیل شده و رازهای پنهان آشکار میشوند.
زندگی آرام دختری به نام جیندریشکا با آمدن طلبکاران و تهدید به مصادره خانه به خاطر بدهی پدرش، زیر و رو میشود. او باید در زمانی کوتاه، تصمیمی سرنوشتساز بگیرد.
یک زن در بهترین دوران زندگی خود به سر میبرد، تا اینکه متوجه میشود کسی بزرگترین راز او را به داستان یک سریال پربیننده تبدیل کرده، و در آن سریال او نقش آدم بد را دارد.
داستان این فیلم در هندوستان دهه بیست میلادی رخ میدهد و درباره پسری جوان است که با یک اسب پرشور دوست میشود. در این دوران پرآشوب، تلاش این پسر برای رام کردن اسب و سوار شدن بر آن، او را به مبارزات مردم کشورش برای استقلال پیوند میدهد.
این فیلم به زندگی یک هنرمند مشهور موسیقی میپردازد و مسیر او را از کودکی تا شهرت جهانی بررسی میکند. همچنین به همکاریها، تأثیرات، شخصیت و روابط او با افراد دیگر میپردازد.
در نخستین اجرای ویژه استندآپ کمدی آنتونی رودیا با عنوان «کاملاً قابلدرک»، سفری طنزآمیز به دل آشفتگیهای فرزندپروری، نزاعهای زناشویی و دستوپنجه نرم کردن با نادانیهای جامعه است. آنتونی به پوچیهای زندگی روزمره، بزرگ شدن در خانوادهای مهاجر و تلاش برای حفظ شیوههای سنتی تربیت فرزند میپردازد.
جوانی با قدرتهای ماورایی در شهر ظاهر شده و با فساد و جرم مبارزه میکند. مردم از این موضوع شگفتزده شدهاند اما بعضی از مردم فکر میکنند که این جوان در حال تبدیل شدن به یک فرد ستمگر است.
یک افسر پلیس با اراده قوی، به دنبال کشف راز قتل بیرحمانه جی. سی. دارمندرا ردی، سیاستمدار بانفوذ در ایالت تلوگو است. او در این مسیر با موانع زیادی روبرو میشود، چون باید یک شبکه درهمپیچیده از دروغ و نیرنگ را باز کند تا به حقیقت برسد.
آجش، فروشنده طلا، سکههای طلای گرانبهایی را برای عروسی در یک روستا قرض میدهد، اما وقتی شوهر خلافکار عروس نقشه میکشد تا طلاها را بردارد و او را برای همیشه ساکت کند، خود را در خطر مییابد.
وکیلی که به بیماری نادری دچار است و او را از دروغ گفتن باز میدارد، سفری زمینی در سرتاسر فرانسه را آغاز میکند. این اثر، فانتزیای موسیقایی است که در آن، سازهای ترومپت و پیانو با یکدیگر تلفیق شدهاند. موسیقی این اثر، ساختهی ابراهیم معلوف است.