مأموريتي براي آزادسازي گروگان هاي امريکايي از زنداني در يک کشور خاورميانه که «صدام حسين» (هيلوا)، ديکتاتور ديوانه بر آن حاکم است، با شکست مواجه مي شود. رئيس جمهور دستور اعزام گروهي را براي آزادسازي گروه قبلي مي دهد و به توصيه مشاورانش، «تاپر هارلي» (شين) را براي اجراي اين مأموريت انتخاب مي کند...
نيو اورليانز. شغل «اميل فوشون» (هنريکسن)، مردي ثروتمند و آراسته، سازمان دهي تعقيب و کشتن آدم هاست. «ناتاشا» (باتلر)، دختر يکي از قربانيان او، وارد شهر مي شود تا دنبال پدرش بگردد و با ملواني بي کار به نام «چنس بودرو» (وان دام) آشنا مي شود که از او برابر تهديد اشرار دفاع مي کند و سپس در راه يافتن قاتلان پدرش ياري اش مي دهد...
"نیک الیوت"،روزنامه نگاری 28 ساله به خانه خانوادهی "فارستر" نقل مکان می کند.همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه او با "آدرین" تنها فرزند و دختر 14 ساله آنها روبرو می شود."آدرین" عاشق او می شود اما وقتی "نیک" علایق او را نادیده می گیرد "آدرین" تصمیم میگیرد او را بکُشد...
داستان چند دوست جامایکایی هست که از مناطق گرم سیری برای مسابقه ی سورتمه سواری به قطب می آیند تا برنده ی المپیک بشوند. داستان فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده است.
بیگانگان فضایی با سرهای مخروطی شکل به کره ی زمین آمده اند تا زندگی میان انسان ها را تجربه کنند. اما طولی نمی کشد که آن ها از طرف مامورین دولت مورد ظن قرار گرفته و تعقیب می شوند...
«ری لیووی» (کیلمر) مأمور FBI، عهده دار وظیفه ی همکاری با «فرانک کوتل» (شپارد)، مأموری کهنه کار در امور سرخ پوستان در داکوتای جنوبی می شود. او که در ابتدا از اصل و نسب نیمه سرخ پوست خود شرمگین است، آرام آرام و از طریق «مگی ایگل بر» (توسی)، به آیین و رمز و رازهای سرخ پوستان علاقه مند و از مخاصمه جویی های «کوتل» بیزار می شود...
سال 1969. دو جوان به نامهاي «مارتي» و «کازمو» با نفوذ به سيستم کامپيوتري يک بانک، مقداري پول از حساب حزب جمهوري خواه بيرون مي کشند. «کازمو» را FBI دستگير مي کند، اما «مارتي» با خوش شانسي مي گريزد. بيست سال بعد سر يک جعه ي سياه ـ که حاوي مدرن ترين دستگاه کدشکن کامپيوترهاست ـ «مارتي» (ردفورد) رودرروي «کازمو» (کينگزلي) قرار مي گيرد...
“دیوید گرین” به مدرسه ای مشهور در دهه 50 دعوت می شود تا به تیم فوتبال مدرسه کمک کند تیم رقیب را شکست دهد.او که در واقع یکی از آنها نیست در پیدا کردن دوست بسیار موفق عمل می کند.او یک یهودی است و این راز را از ترس طرد شدن از دوستانش مخفی کرده اما…
یک زن جوان بنام تارا مگوایر در سال ۱۹۵۰ و در روستایش بخاطر به دنیا آوردن بچه ای که معلوم نیست پدرش چه کسی است، رسوا می شود. او چهره معصوم و زیبایی دارد تا جایی تمام مردهای آنجا آرزو دارند با او باشند و…
داسنان فیلم در مورد یک روزنامه فروش جوان بنام «جک کلی» ( کریستین بیل ) است که رئیسش بیش از اندازه از او کار می کشد. او تصمیم می گیرد که بهمراه دوستانش...
نوناتاک، یک کلنی دور افتاده ی قطبی، سال 1965. اسکیموی سالخورده ای به نام «آویک» (لی) داستان زندگی خود را باز می گوید و ادعا می کند که نقشه هایی هم راه آورده اند، سی سال پیش به کمک او تهیه شده است…
"جورج کافز" دبیرستان را تمام نکرده و به تازگی شغل و دوست دخترش را از دست داده است.او تصور می کند که اگر از دوستش دور بماند برایش بهتر است.به همین دلیل به برادر او "برد" دیدار می کند تا از او پولی قرض کرده و به برزیل برود.اما ناگهان "برد" کشته می شود و...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
رمان نویسی به نام هلن شارپ (هاون) و دوستش مادلین اشتن ـ ستاره ی برودوی ـ (استریپ) بر سر ارنست منویل (ویلیس) با یکدیگر رقابت دارند. این دو با استفاده از اکسیر زندگی، عمر جاودانی پیدا می کنند و …
کلکته. هازاری پال (پوری) که تازه مزرعه اش را به خاطر خشک سالی و فشار نزول خوارها از دست داده، برای یافتن کار همراه با خانواده اش به کلکته می آید. ماکس (سوایزی)، پزشک آمریکایی که پس از مرگ بیمار جوانش در امریکا برای یک جست وجوی ناموفق معنوی به هند آمده، توسط هازاری به درمانگاه فقرا راهنمایی می شود که جون بتل (کالینز) آن را اداره می کند ...