ماجرای دو مرد احمق که برای گذراندن وقت خود به تفریحگاه ها و رقـاصخانه های شبانه می روند تا بتوانند شب و روزشان را بنحوی سپری کنند. آن ها تصمیم دارند در معروف ترین باشگاه شبانه شهر، یعنی راکسبری، عضو شوند...
«ژنرال پرز» (هدايا)، فرمانده فضاپيماي «اوريگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پي استفاده از «بيگانه» هاست. «الن ريپلي» (ويور) دويست سال پيش با فداکردن جان خود جلوي تکثير «بيگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوريگا از طريق نمونه هاي خوني که از او باقي مانده، شبيه سازي مي شود تا به يک «ملکه ي بيگانه» دست رسي پيدا کنند.
«رابرت» ( ایوان مک گرگور ) یک نظافتچی است که بعد از اینکه رئیسش او را اخراج کرده و یک روبات را جایگزین او می کند، تصمیم می گیرد دختر رئیسش، «کلین» ( کامرون دیاز ) را گروگان بگیرد و …
یک مشکل ساده مهاجرتی به سرعت از کنترل خارج میشود و بر همه کسانی که درگیر آن هستند، از جمله رئیسجمهور ایالات متحده تا یک تهیهکننده خبری، تأثیر میگذارد...
سه زن که از همسرانشان جدا شده اند، بعد از مرگ یکی از هم دوره ای های دانشگاه شان، دور هم جمع می شوند. آن ها تصمیم می گیرند با هم متحد شده و از شوهرانشان انتقام بگیرند...
برداشت پیچیده ای از "کلاه قرمزی کوچک" ، با یک بزهکار نوجوان نوجوان در حال فرار از یک مددکار اجتماعی که به خانه مادربزرگش سفر می کرد و توسط یک قاتل زنجیره ای جذاب ، اما سادیست ، و یک بچه دفن دنبال می شد...
"سوران استون" دقیقا می داند چه می خواهد.او آرزو دارد گوینده اخبار در تلویزیون شود و هر کاری برای رسیدن به آرزویش انجام می دهد.او هر چیز و هر کسی را که سد راهش قرار گرفته نابود می کند و..
پس از انفجار یک قایق در لنگرگاه سن پدرو، پلیس ۲۷ جسد و مقداری مواد مخدر به ارزش میلیونها دلار را در کنار این قایق منهدم شده پیدا می کند. تنها نجات یافتگان این حادثه نیز که دچار سوختگی شدید شده اند تعدادی تروریست مجارستانی و مردی به اسم وربرل کینت می باشند. کینت توسط پلیس تحت فشار گذاشته می شود تا آنچه را که در قایق اتفاق افتاده بازگو کند. داستان باورنکردنی او که از شش هفته قبل آغاز می شود درباره خودش و چهار جنایتکار همدستش می باشد که توسط فردی مرموز و خطرناک با هویتی پنهان برای دست زدن به اقدامی خطرناک به شکلی عجیب گرد هم جمع شده اند…
گاس که برقکار میشود موفق میشود با کمک دوستانش و قرض گرفتن از همسر سابقش یک باشگاه بولینگ را خریداری کند که رویای کودکی او میباشد ، ولی متوجه میشود همسرش از بانک وام گرفته و بانک از انتقال وام به او سر بازمیزند و ...
دوگ مرد جوانیست که تمام روز را بعنوان دربان در یک هتل مجلل کار می کند، تا پولی به دست آورد و بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند. اما او در شرایطی به پول احتیاج پیدا می کند و شخصی کمکش می کند. اما متوجه می شود که آن شخص با زنی که او دوستش دارد وارد رابطه شده. حال دوگ باید میان عشق و پول یکی را انتخاب کند...
«جاش وایتس کین» (پومرانک) مثل هر پسربچه ی عادی امریکایی به بیسبال علاقه دارد، تا این که یک روز با پدرش (مانتنیا) شطرنج بازی می کند و از او می برد. او که در مسابقات واشینگتن اسکوئر، استعداد زودرس و نامعمولی از خود نشان داده با آدم پر جنب و جوش و تیغ زنی به نام «وینی» (فیش برن) آشنا می شود که «شطرنج سریع را به او یاد می دهد...