داستان انیمیش درباره دختری از خانواده اشراف هست که پس از مرگ مادرش، همراه پدر و نامادری (lady Tremaine) و دوخواهر خوانده حسود (آناستازیا و دریزلا) زندگی میکند. بعد از مرگ پدر، نامادری چهره واقعی خودش را نشان میدهد و زندگی رو برای سیندرلا سخت میکند. سیندرلای مهربان هم چارهای جز اطاعت از دستورات این سه نفر ندارد و تنها دوستانش حیواناتی هستند که در گوشه و کنار خانه زندگی میکنند…
یک اسقف که تلاش می کند کلیسای جدید بسازد، برای بدست آوردن راهنمایی دست به دعا می برد. فرشته ای پدیدار می شود اما راهنمایی های او در مورد بدست آوردن پول نیست و...
در دوران جنگ جهانی دوم،سرویس مخفی متفقین به اطلاعاتی دست می یابد که نشان می دهد آلمانها بر روی انرژی هسته ای تحقیق کرده تا به ساخت بمب اتمی دست پیدا کنند.دانشمندی به نام "آلوا جسپر" توسط دفتر سرویسهای استراتژیک فراخوانده می شود تا همکار قدیمی اش "دکتر کاترین لودور" را به آمریکا ببرد.اما ماموریت او شکست خورده و...
"هنری ون کلیو" وارد بخش پذیرش جهنم می شود تا توسط ارباب خود (شیطان) مورد استقبال قرار بگیرد. او درخواست پذیرفته شدن می کند اما تردیدهایی در مورد صلاحیتش وجود دارد. به همین دلیل برای اثبات شایستگی اش او داستان زندگی اش را تعریف می کند...
سه دختر جوان تصور میکنند که پس از رجوع مجدد والدینشان مشکلات زندگی دیگر پایان می پذیرد،اما وقتی یکی از آنها عاشق نامزد دیگری می شود و کوچکترین خواهر تلاش میکند تا واسطه ازدواج آن دو شود،اوضاع به هم میریزد...
ایالت میزورى ، نیمه ى دوم قرن نوزدهم . « جسى » ( پاور ) و « فرانک » ( فاندا ) در مزرعه اى همراه با مادرشان زندگى آرامى دارند. با ورود راه آهن و خرید زمینها و مزارع توسط دست اندرکاران احداث خط آهن ، مادر خانواده ( دارول ) به دلیل مخالفت با فروش مزرعه به قتل مىرسد و « جسى » و « فرانک » پس از گرفتن انتقام خون مادرشان ، به چپاول قطارها روى مىآورند و خیلى زود با افراد دیگرى دستهاى یاغى را تشکیل مىدهند.
« پل لاوون » ( باریمور ) که به اشتباه به زندان محکوم شده ، با دانشمندى دیوانه از زندان جزیره ى شیطان مىگریزد. دانشمند پیش از مرگ فرمول سرى و معجزه آساى خود را براى کوچک کردن موجودات زنده به او مىسپارد و « پل » با استفاده از آن مىکوشد از سه مردى که برایش پاپوش دوختند و روانه ى زندانش کردند ، انتقام بگیرد.
نورا موران، زن جوانی ست که گذشته ای سخت و تراژیک دارد،او به جرم قتلی که مرتکب نشده به مرگ محکوم می شود. و می تواند به راحتی واقعیت را فاش و جان خود را نجات دهد،اما...