دو برادر عاشق ماریجوانا به نام های ارل و ری ری، در جستجوی بزرگراهی افسانهای در کنتاکی، سفری را آغاز میکنند که معتقدند آنها را به «ماریجوانا نیروانا» میبرد...
سیاحتی از اینکه چطور اعمال انسان ها در گذشته، حال، و آینده بر یکدیگر اثر گذاشته و می گذارند. تغییر شخصیت از یک قاتل تا یک قهرمان و حرکتی از سر مهربانی که در گذشت قرن ها الهام و پایه یک انقلاب می شود...
پس از کشف یک افسانه شهری در مورد یک قاتل سریالی دیوانه که چیزی جز یک "لبخند" حک شده روی صورتش ندارد، یک نوجوان شکننده ذهنی باید بفهمد که آیا او دیوانه شده است - یا اینکه ممکن است قربانی بعدی باشد.
فیلم در مورد نوجوانی است که همیشه در آرزوی وصال با یکی از ستارگان فیلمهای پ ورنو به اسم Monica بوده است و سرانجام این پسر دست و پا چلفتی و تازه کار موفق می شود قرار ملاقاتی بااین ستاره دست نیافتنی خود بگذارد ولی در این ملاقات متوجه مسایلی از این زن می شود که ....
شش دوست ، نامه هایی دریافت میکنند که که اعلام کرده است ، چنانچه نامه را برای سایر دوستانشان نفرستند کشته خواهند شد . اگر نامه برای شخص دیگری ارسال شود ، قربانی بعدی گیرنده خواهد بود و اگر ارسال نشود ،ذ خود او قربانی شود . بعضی از این دوستان ، این مسئله را به شوخی میگیرند . اما زمانی که نامه به دستشان می رسد ، شکارچی زنجیرها به سراغشان می آید ...
کوین کارسون جوانی است که در منطقه پروژههای مسکونی زندگی میکند و باید در طول یک عید طولانی سه روزه بعد از اینکه همسایگان بیانصافش متوجه میشوند او بلیت برندهی لاتاری به ارزش ۳۷۰ میلیون دلار در اختیار دارد، برای بقا تلاش کند...
آرون با همسرش در خانه پدری زندگی می کنند. وقتی پدرش می میرد وی مسئول برگزاری مراسم تدفین می شود، مراسمی که باید آبرومندانه برگزار شود. اما از همان ابتدا قرار نیست مراسم آبرومند باشد. مسئولین کفن و دفن جسد را اشتباه می آورند و کشمکش بین آرون و رایان رازهای خانواده را جلو چشم همگان برملا می کند...
پرنسی توسط جادوگری خبیث به قورباغه تبدیل می شود و پرنس نیز برای رهایی از این جادو باید توسط پرنسسی بوسیده شود. پرنس برای پیدا کردن پرنسس به سفری خطرناک و هجان انگیز ره سپار می شود و ...
یک طراح جدول نشریات (ساندرا بولاک) عاشق یک فیلمبردار شبکه ی (توماس هیدن چرچ) CNN میشود و باور دارد که وی عشق گمشده ی زندگی اوست و تمام تلاشش را میکند تا به او بفهماند که آن دو برای یکدیگر آفریده شده اند…
داستان در آینده ای نه چندان نزدیک اتفاق می افتد. همه عالم دیجیتالی شده و شرکتی بزرگ مدیریت یک جامعه مجازی را بر عهده دارد که در آن می توان اختیار خود را به کـسی دیگر داد تا برایتان تصمیم بگیرد. در این جامعه به افرادی که محکوم به مرگ شده اند فرصتی داده می شود تا وارد یک بازی جنگی به نام قاتلین شوند و اختیار خود را به (بازی خور) هایی بدهند که آنها را هدایت میکنند و اگر پس از 30 مرحله زنده ماندند آن ها آزاد خواهند شد...
مرل هنچ (اریک رابرتز)، ملقب به قصاب، سرسپردۀ مرداک گانگستر (رابرت دیوی) است. پس از زنده ماندن، هنچ نام مستعار خود را در یک ماموریت برای انتقام به دست می گیرد ...
رقصنده عجیب و غریب، جسیکا براون، پس از مرگ پدرش، به عنوان رئیس کلیسا انتخاب میشود. این امر باعث میشود که او با خواهرش و بیشتر اعضای کلیسا مخالفت کند...
دان مککی، سرایدار دبیرستانی که پس از یک فاجعه شهر خود را ترک میکند، 25 سال بعد باز میگردد تا دوباره عاشقانهای را با شعله قدیمیاش که در حال مرگ است روشن کند، اما...
یک سرباز الکترونیکی پیشرفته یک جنگجوی شورشی بی باک را آموزش می دهد تا به جنگجوی نهایی و آخرین خط دفاعی بشر در نبرد با پلیس هواپیماهای بدون سرنشین متخاصم و مرگبار تبدیل شود...
در دنیایی پسا آخرالزمانی، یک استاد شمشیرباز به همراه گروهی از مزدوران سابق نظامی، برای نجات بازماندگانی که توسط انسانهای آلوده به بیماری تشنه به خون در بیمارستانی گرفتار شدهاند، وارد بیمارستان میشوند...
یک آدمکش دولتی پس از اینکه توسط کارفرمایش مورد خیانت و قتل قرار میگیرد، به عنوان یک هلاسپاون (موجودی از نسل هل) زنده میشود و مجبور میشود به عنوان رهبر بیمیل ارتش هل عمل کند.
یک صاحب کتابفروشی مصمم در تولسا، به عنوان یک روزنامهنگار تحقیقی، به بررسی فساد محلی میپردازد. وقتی گزارشهای او ارتباطات شومی را آشکار میکند، او باید هم از خانوادهاش و هم از حقیقت محافظت کند.
یک مادر مجرد به همراه دو فرزندش، یک هتل جنزده را اداره میکند و روح برادر مرحومش به او کمک میکند، چرا که او معتقد است برادر و خواهرش میتوانند با وجود وضعیت روحی برادرش، ایدههای خلاقانهای داشته باشند.
داستان این سریال در مورد جوانی به نام "جاش" می باشد که زندگی بسیار خسته کننده ای دارد و زمانی که کار نمی کند، زمان زیادی را صرف بازی های ویدئویی می کند. زمانی که تمام دنیا در یک بازی کم آورنده اند و فکر می کنند قابل شکست دادن نیست، او این بازی را شکست می دهد و در آن پیروز می شود. پس از شکست این بازی، افرادی مرموز از آینده ظاهر می شوند. آن ها باعث شده اند تا دنیا را خطری بزرگ تهدید کند و تنها کسی که آن را می تواند نجات دهد، "جاش" است. "جاش" با استفاده از سفر در زمان، تیمی حرفه ای برای نجات زمین آماده می کند و داستان سریال آغاز می شود...
در سرویس سازمان اطلاعات بین المللی (ایسا) که یک دفتر جاسوسی بین المللیه، بحران های جهانی فرصتی هستش برای کارمندای رده بالای این شرکت تا به هر نحوی همدیگه رو بپیچونن و بهم خیانت کنن. وسط این همه بریز و بپاش یه جاسوس ماهر و شیک به اسم “استرلینگ آرچر” وجود داره…
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
جک سالیوان و گروهی از دوستانش در یک خانه درختی تزئین شده زندگی می کنند، بازی های ویدئویی، خوردن آب نبات، و مبارزه با زامبی ها در عاقبت یک آخرالزمان هیولایی انجام می دهند.
مرد جوانی با تواناییهایی شبیه به عنکبوت به عنوان یک ابرقهرمان در شهر نیویورک در حالی که سعی میکند یک زندگی شخصی عادی داشته باشد، با جرم و جنایت مبارزه میکند.
"پروانه ستاره ای" که جنگجوی کهکشان است برای زندگی با خانواده "دیاز" وارد زمین می شود. او همچنان برای محافظت از چوب جادویی پرقدرتی که او را متحیر کرده به نبرد علیه خائنین در سراسر جهان و دبیرستان ادامه می دهد...
"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...