با قتل مشتری هانا (که رقیب تئاتری دلورس هم هست)، هانا برای نجات آبروی مادرش ناچار به پیدا کردن قاتل میشود؛ در همین حین، رابطهاش با چاد نیز پیشرفت میکند.
نمایش تلویزیونی مورد علاقه هانا، شیرینی فروشی را تسخیر می کند. وقتی تهیه کننده مرده پیدا می شود، هانا و نورمن با هم تیمی می شوند تا قاتل را پیدا کنند. چاد هانا را به دادگاه دعوت می کند.
سه همکار تلاش میکنند تا راز یک قتل را حل کنند و همکارشان را که به اشتباه متهم شده، تبرئه کنند. هر یک از آنها به شیوهای متفاوت به دنبال یافتن حقیقت هستند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
هایدی ویکز و فرزندانش در خانه جدید خود یک راز کریسمس را کشف میکنند. آنها با کمک دیوید، به حل این راز میپردازند. دیوید نیز در طول این ماجرا با این خانواده ارتباطی عمیق برقرار میکند...
تریسی و نیک توافق میکنند که کار را کنار بگذارند تا برای یک ماه عسل یونان وقت بگذارند. هنگامی که آنها در جزیره ای منزوی گیر می کنند، با انتخاب های زندگی خود روبرو می شوند...
جرقهها بین مدیرعامل جدید یک شرکت شیرینی پزی در شهر کوچک و صاحب یک نانوایی محلی به پرواز در میآیند که آنها سعی میکنند یک دستور غذای مخفی دزدیده شده را بازسازی کنند....
تریسی در قسمت سوم این سه گانه با نیک آشنا می شود و او به او کمک می کند تا پیش نویس اصلی The New Colossus را در ازای کمک به او برای اداره رستورانش نجات دهد...
هنگامیکه یک سفرنامه نویس به طور غیرمنتظره در تختخواب پدر خود ظاهر می شود، خانواده رالستون همه به امید بررسی وانمود می کنند که مهمان هستند. لوسی عاشق جیک می شود، اما نمی تواند راز خود را به اشتراک بگذارد...
یک تیم باتجربه نجات کوهستان وظیفه دارد اسناد بسیار مهم سیا را که می تواند از یک حادثه تروریستی جلوگیری کند، بازیابی کنند. این تیم 72 ساعت فرصت دارد تا پرونده ها را در منطقه مرگ در ارتفاع 30000 فوتی از سطح دریا پیدا کند...
یک سرآشپز مشهور که نقدهای بدی را پشت سر می گذارد و یک رمان نویس عاشقانه که به نظر نمی رسد کتاب بعدی خود را شروع کند، به طور تصادفی در یک ویلای فرانسوی با هم ملاقات می کنند.
مجموعه از بیست و یک فیلم و ماجرای ترسناک به صورت سریالی گردهم آورده شده و مثل کیسه پر از شکلات در آخر شب هالوین هر کدام طعم و مزه مخصوص به خودش را دارد که…
وقتی مورد اعتمادترین دوست ماثایوس به او خیانت می کند ، او تصمیم می گیرد تا تمام توان و قدرت خود را جمع کند تا بتواند حریف قدرتمند خود را متوقف سازد و به یک قدرت باستانی دست یابد …
داستان گروهی از افراد است که برای جشن عروسی ای به یک جزیره کوچک و سرسبز با کشتی تفریحی قدم می گذارند. با گذشت زمان بعضی از این افراد به صورت وحشیانه ای به قتل می رسند. البته این جزیره در چند سال پیش نبز شاهد قتل عام گروهی انسان بی گناه بوده است و با اینکه ادعا شده بود قاتل پیدا شده و به قتل رسیده ، با گذر داستان به حضور دوباره آن فرد در جزیره و اتفاقات عجیب دیگری مشکوک می شویم…
سریال فوق العاده ای که به تازگی از شبکه Show case پخش شده است و توانسته در همان قسمت اول خود طرفداران زیادی را به خود جذب کند داستان این سریال درباره یک کارگاه است که در سال ۲۰۷۷ زندگی می کنه این کارگاه باید دزدان شهر خودشو دستگیر کنه که هر قسمت با هیجان خاصی آغاز می شود...
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...