پس از مرگ یک پیرمرد ثروتمند در یک تصادف رانندگی مشکوک در آکاپولکو، مکزیک، بیوه او از شرکت بیمه او می خواهد که پنج میلیون دلار پول بدهند. جیک دکر (چارلز گرودین) محقق Hotshot و الی مدل جذاب (فارا فاوست-مجرز) برای بررسی آن وارد میشوند...
کارآگاهان پلیس سانفرانسیسکو، فریبی و بین، مصمم هستند تا به هر قیمتی که شده، رئیس جنایتکار محلی رد مایرز را نابود کنند، حتی اگر به قیمت تخریب کل شهر در این فرآیند باشد...
دامدار ثروتمند جورج واشنگتن . مکلینتاک از قدرت و نفوذ خود در قلمرو برای حفظ صلح بین کشاورزان، دامداران، غارتکنندگان زمین، هندیها و مقامات دولتی فاسد استفاده میکند...
"ماكس كيدی"، بيمار روانى، پس از شش سال حبس به جرم هتك حرمت و ضرب و شتم، آزاد مىشود. او در فكر انتقام از "سام بودن"، وكيل محترمى است كه در دادگاه عليه او شهادت داده بود ...
"جری وبستر" و "کارول تمپلتون" هر دو در حرفه تبلیغات اما برای آژانسهای متفاوت کار می کنند."کارول" که از استفاده الکل و زنان برای قرارداد بستن "جری" به ستوه آمده تلاش می کند او را از حرفه خود بیرون کند...
یک فارغالتحصیل جوان که به تازگی مجرد شده و آیندهی نامعلومی پیش رو دارد، بدون آنکه از عواقب آن آگاه باشد، شغلی به عنوان خدمتکار در عمارتی مجلل که میزبان جمع کثیری از دختران جوان است، میپذیرد.
یک تفنگدار تگزاسی ، باید یک تبهکار را دستگیر کند و او را برگرداند ، درحالی که باید با آپاچی های وحشی و جایزه بگیر های حریص در راه برگشت ، مقابله کند ...
باكستر « ( لمون )، كارمند دون پايه ى يك شركت بزرگ بيمه در نيويورك است. او آرام آرام، در مى يابد كه اگر كليد آپارتمانش را در اختيار بعضى از رؤسا، براى رابطه هاى مخفى با محبوبه هاى شان بگذارد در كارش ترقى خواهد كرد. تا اين كه خودش به طعمه ى رئيس بزرگ دل مى بازد.
مردی که سابقه زندان دارد، مامور میشود تا به صورت مخفیانه به آلمان نفوذ کند و به پلیس در دستگیری جاعلان بینالمللی کمک کند. این جاعلان برای حفظ کار خود حاضر به انجام هر کاری هستند و او باید انتقام دوستش را نیز از آنها بگیرد.
بنی گودمن جوان توسط یک استاد موسیقی شیکاگویی ، کلارینت را آموزش می دهد. کید اوری، رهبر گروه، به او توصیه میکند که هر نوع موسیقی را که بیشتر دوست دارد بنوازد، اما برای امرار معاش، بنی با پیوستن به گروه مسافرتی بن پولاک شروع میکند...
گروهی از محكومین فراری، برای فرار از دست پلیس، خانه ای را در حومه شهر به دست می آورند و زندگی خانواده های ساكن در آنجا را به یك كابوس تبدیل می كنند ...
زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که جانستون مک کالی در سال ۱۹۱۹ خلق کرد، زورو که در زبان اسپانیایی معنای روباه دارد …