داستان در قرن بیست و سوم در مریخ رخ میدهد و به دنبالگیری یک پرونده قتل توسط زوجی متشکل از کارآگاه خصوصی آلین روبی و همراه رباتیک او، کارلوس ریورا میپردازد.
نیکلاس وینتون که با نام مستعار "نیکی" شناخته میشد، یک کارگزار جوان بورس در لندن بود. او در ماههای قبل از جنگ جهانی دوم، جان بیش از 600 کودک را از چکسلواکی تحت اشغال نازیها نجات داد...
ژان، زنی است که با بدهی و افسردگی دست و پنجه نرم میکند و به لیسبون میرود تا خانه مادرش را بفروشد. در فرودگاه ژان با یک همکلاسی سابق دبیرستان که همه به او علاقه داشتند، برخورد میکند...
واندا، یک زن لهستانی، از جوزف 70 ساله در ویلای خانوادگی اش در کنار دریاچه مراقبت می کند. او همیشه در کنار او است و به همسرش السا نیز کمک می کند. این کار دستمزد ضعیفی دارد، اما ...
داستان فیلم در مورد یک زن و شوهراست که بعد از پانزده سال قصد دارند تا از هم طلاق بگیرند ، چرا که "بوریس" مرد خانه ، قصد ندارد تا خانه ی جدیدی برای زندگی شان فراهم کند و ..
هنگامی که یک کامیون که کودکان قاچاقچی را در بیابان توسط ارتش رهگیری می کند ، یکی از قاچاقچیان دستگیر می شود. فرانک سالک ، عامل اینترپل ، به همراه شریک زندگی خود به ایستگاه پلیس می آید تا ...
ست و زک تابستان را در خانه پدربزرگ مرده خود می گذرانند و منتظر بازگشت مادرشان با پول هستند. این دو برادر تصمیم می گیرند خانه را به یک فروشنده مواد مخدر اجاره دهند تا مقداری پول نقد کنند، اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود...
جانی که یک افسر بلند مرتبه ارتش امریکا است و او بهترین دوست بندینگ بارون است به طور ناگهانی میمرید و بعد از مرگ او متوجه می شوند که یک فایل از چند واقع را جایی قرار داده که سازمان مخقی انها را به خطر می اندازد درهیمن حال فایل ها به دست نانسی میرسد و….
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند. اما اوضاع کمی پیچیده می شود هنگامی که جورج با زنی از فرانسه به نام ماری و پسرکی به نام مارکوس از لندن آشنا می شود که هر یک به شکلی مرگ را از نزدیک درک کرده اند و این گونه است که هر سه نفر دچار تغییری اساسی در باور خود نسبت به مرگ و آخرت می شوند…
یک ایتالیایی داستان عشق خود را برای یک روسی تعریف می کند. در یک سری فلاش بک، رومانو پاترونی همسرش را ترک می کند تا از یک چشمه معدنی دیدن کند که در آنجا عاشق یک زن روسی می شود. او مصمم به ترک همسرش و ازدواج با عشقش به ایتالیا برمی گردد...
یک کارآگاه راز فرمولی که توسط نازیها در دوران جنگ جهانی دوم به منظور تولید بنزین از مواد مصنوعی ابداع شده بود را فاش می کند.یک شرکت بزرگ نفتی در این مورد اطلاع پیدا کرده و تلاش می کند فرمول و همه کسانی که از آن اطلاع دارند را نابود سازد...
پس از این که «فدورا» (کلر)، ستاره ی معمایی و افسانه ای سینما خودش را جلوی قطار می اندازد، «بری دتوایلر» (هولدن) تهیه کننده ی هالیوودی برای آخرین دیدار با جسد او به پاریس می رود و به یاد می آورد که چطور دو هفته ی پیش کوشیده بوده تا او را از انزوا درآورد و به بازی در نسخه ای از «آنا کارنینا» ترغیب کند…
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...