میوکی به دهکدهای که تحت حکومت روگاهاست سفر میکند. هدف او، سوگواری برای سرپرست درگذشته این خانواده و انجام یک ماموریت مخفی است. در آنجا، با پدر کیتارو که به دنبال همسر گمشدهاش است روبرو میشود و با هم باید رازهای این خانواده را کشف کنند.
ریکا از نسل نینجا است. پدربزرگش هیو آخرین رئیس قبیله نینجا و پدرش یک محقق سایبورگ است. هر دو کشته می شوند که یک شرکت سلاح به آزمایشگاه او حمله می کند تا از تحقیقاتش استفاده کند. ریکا قصد دارد انتقام مرگ آنها را بگیرد...
واش د تمپست، یک مبارز مسلح با سیاست سخت عدم کشتن، وارد شهری پر از شکارچیان جایزه می شود که برای دریافت جایزه دستگیری سارقی که 20 سال پیش نجات داده بود رقابت می کنند...
هادس شکست خورده است و سیا نمی تواند از زخم های آن نبرد جان سالم به در ببرد. سائوری دور از شهر از او مراقبت می کند. در همین حال آرتمیس به زمین می آید و...
یک کامیون که حامل تانکری است در حال عبور از بزرگراه مورد حمله هلیکوپتری ناشناس قرار می گیرد و تانکر آن منفجر میشود. غافل از اینکه داخل آن تانکر پر از نوعی ویروس بسیار مهلک بوده. حالا این ویروس در تمام سطح شهر پخش شده و جان افراد را تهدید می کند. دولت برای خرابکاری که عامل این فاجعه است جایزه ای تعیین می کند، و یک جایزه بگیر بنام «بیباپ» برای گرفتن آن دست به کار می شود...
در شهر توکیو تاکو میروساکی سایه زنی آشنا را در طرف روبروی خود در ایستگاه قطار میبیند. او در شهر کوچی در فاصله زمانی 2 ساعته تاکو در یک رستوران کار میکرد، یک روز او از طرف یکی از دوستان خود که یوتاکا نام داشت تماسی دریافت کرد و…
پادشاه "Scribble" در آسمان انرژی زندگی خود را با خط خطی کردن شارژ می کند هنگامی که مردم جهان خط و خط زدنشان را کاهش دهند زندگیش به خطر می افتد. ارتش برای اجرای بیشتر خط نوشتن اعزام می شوند...
۳۰ مرد و زن جوان سوار بر اتوبوس شده بودند آنها توسط یک تور دور هم جمع شده بودند و مقصد آنها روستایی به نام ناناکیمورو بود شایعاتی هم بود که آنجا مکانیست که اصلا وجود نداشت بلکه شکافی در مسیر آنجا بود که مانع ورود مردم به روستا می شد با این حال مسافران بدون هیچ نگرانی از حرف هایی که در مورد روستا زده میشد در میان کوهستان به سمت آن روستا حرکت کردند تا بالاخره به روستایی خالی از سکنه رسیدند و بعضی از هم جداشدند و به مسری رفتند اما حقیقت روستای ناناکیمورو چیست؟
ساکنانِ بیگمان سیارهزمین به کارهای معمولشان مشغولند،از روز آفتابی زیبا ویژه و تابانشون لذت میبرند، وقتی یک پسر جوان ژاپنی سقوط شیء درخشانی رو از آسمان رو می بینه. بالاخره هجوم یک بیگانه شروع شده؟ جای دیگری در ژاپن، "کِرورو" ، گروهبان قورباغه و رهبر جوخه تدابیر ویژه ارتش تهاجم فضای سیاره 58ام سیستم سیارهای گاما، پناهگاه فوقالعادهای پیدا کرده. او به خانه خانواده "هیناتا" نفود کرد تا مقرفرماندهیای بسازد که خود و افرادش بتوانند برای تسخیر دنیا خودشون رو آماده کنند. ولی نمی تواند از پس "فویوکی" و "ناتسومی هیناتا" بر بیاد! غریزه ناتسومی که مخفیکاریشون رو خراب میکند.
سگاوا یوتا یه دانشجوی سال اولیه. اون تو بچگی خانوادشو از دست داد و خواهرش یوری بزرگش کرد. یوتا از وقتی که دبیرستان بود و خواهرش با یه مرد میانسال ازدواج کرد ، به تنهایی زندگی میکرده. یه روز یوری به آپارتمان یوتا میاد و ازش درخواست میکنه تا درهنگامی که یوری و شوهرش مسافرتن از سه تا دخترش مراقبت کنه. یوتا با بی میلی قبول میکنه ولی هواپیمای خواهرش ناپدید میشه ! برای اینکه دخترای یوری جداگانه هرکدوم توسط یکی از بستگان بزرگ نشن ، یوتا تصمیم میگیره تا سه تاییشون رو بزرگ کنه. زندگی یه خانواده عجیب تو یه آپارتمان نقلی شروع میشه.
یه انیمه تلویزیونی اقتباسی از قسمتهای 1-3 از 5 قسمت بازی فانتزی استار آنلاین 2.
قسمت 1: طی آزمون صلاحیت در سیاره نابریوس، بازی کننده ها و مربی های آرکس شرکت کننده توسط ارگانیسمهای فاسد به نام "دارکرز" مورد حمله قرار میگیرند. این سری توسط دو کشف دیگه دنبال میشه، یکی دختر مرموزیه که بیشتر خاطراتشو از دست داده و دیگری حقایق مرتبط با نابریوس و فعالیت های اخیر دارکرزه.
قسمت 2: داستان ادامه بازی کننده ها و ماتوییه که در تلاشند تا از دسیسههای تاریک مرتبط با منشا و هدف آرکس پرده بردارند.
قسمت 3: پیدایش سیاره جدید "هاروکوتان" کوئست های جدیدی رو ایجاد میکنه، همزمان هم صلح میان شیرونیان و کورونیتز که در سیاره حاکمه توسط حمله ناگهانی کورونیتز نابود میشه. به آرکس جدید تشکیل شده، وظیفه ای محول میشه تا از دلایل پشت ماجرا سر در بیارن، اما حقیقت پیچیده تر و ترسناک تر از چیزیه که فک میکردن...
سوباسا اوزارادو سالش بوده، به وسیله یه توپ فوتبال از مرگ نجات پیدا میکنه و از اون موقع فوتبال عشق همیشگی اون میشه. توی 12 سالگی سوباسا و مادرش به شهر نانکاتسو مهاجرت میکنن. اونجا سوباسا یک تیم فوتبال محلی رو میبینه و عضو تیم اون ها میشه و رقیبهای تازه پیدا میکنه ...
مِگ، جو، بث و امی چهار خواهر هستند که در کنار مادرشون زندگی آرامی رو میگذرونن و منتظر پدر هستند که از جنگ برگرده. اما سرنوشت اونها ناگهان تغییر میکنه و این خانواده مجبور میشن سختی های زیادی رو متحمل بشن. سختی هایی که دخترها رو در برابر مشکلات آبدیده میکنه و از اونها زنان کوچکی میسازه…