فیلم بر اساس یکی از طولانی ترین و خون بارترین حوادث تاریخ دنیای پلیسی است. افسر پلیس مایکل چنلدر (نیکولاس کیج) خودش را در میانه سرقتی از بانک میبیند؛ جایی که عده ای حرفه ای و تا دندان مسلح در کمین او هستند و...
پس از پایان اولین ماموریت مجهز در مریخ و یک تصادف وحشتناک، یک سیستم هوش مصنوعی قدرمتند به ویلسون کمک می کند تا او تحقیقات و اکتشافات خود را در سطح مریخ ادامه دهد. او می تواند اطلاعات مفیدی را کشف کند تا مریخ را به سیاره جدید انسانها نزدیکتر کند ولی...
مجموعه ای از داستانهای ترسناک که با ویدیوهای همسترهای خانگی جذاب و دوستداشتنی ترکیب شدهاند. سازندگان این فیلم به اندازهای مشغول بودند که آیا قادر به انجام چنین کاری هستند یا خیر، که فرصت تفکر درباره آن را نداشتند...
داستان مسابقهی دو سه هزار و صد مایلی در نیویورک و همچنین داستان آشپریهانال آلاتو، یک پیک فنلادی و شامیتا، نوازندهی ویولن سل استرالیایی میچرخد. فیلم جنبهای درونی و معنوی از دویدن ضبط کرده است. این فیلم مکانهای مختلفی را نشان میدهد. از نیویورک تا مکانهایی دور دنیا، مناطقی که فرهنگهای باستانی دویدن را مقدس میدانستهاند...
فیلم "پیتبول" با تمرکز بر نژاد پیتبول و شهرت بد آن به عنوان سگی پرخاشگر، تلاش میکند تا با نشان دادن رابطه صمیمانه بین صاحبان و سگهایشان، تصویری متفاوت از این نژاد ارائه دهد. فیلم نشان میدهد که با آموزش مناسب و مراقبت کافی، میتوان پیتبولها را به سگهای وفادار و دوستداشتنی تبدیل کرد.
سال 2151، اعضای یک فضاپیما با پنج نفر سرنشین بعد از جنگ های متعدد فضایی ناچار به فرار میشوند اما کپسولی که آن ها را به زمین میرساند فقط برای چهار نفر جا دارد، نفر پنجم مجبور به ماندن در فضاپیما میشود، او مصمم میشود که خودش به بیگانگان حمله کند …
مای ناناسه خواهر کوچکتر یوکیهیرو است. او یک دانش آموز ساده دبیرستانی می باشد که یک روز صدای دوست برادرش، سوتا نیشینو را می شنود که می گوید: "خواهرت زیباست."...
مسافران و خدمه ی یک هواپیمای بین المللی توسط نیرویی ناشناخته مورد حمله قرار می گیرند. جان همه ی آنها در معرض خطر قرار گرفته است و برای زنده ماندن به پرواز خود ادامه می دهند. کمی بعد آنها متوجه می شوند که این نیروی ناشناخته ارواح سرگردان دخترهایی هستند که به قتل رسیده اند و تا قاتل خود را به سزای اعمالشان نرسانند آزاد نخواهند شد ...
یک وایکینگ جوان به نام ویتارار با رؤیای تسخیر و ماجراجویی وارد بریتانیا می شود، اما هنگامی که خانواده و قبیله او به قتل می رسند، او باید در این سرزمین عجیب و غریب، جدید و خطرناک زنده بماند، و به دنبال محل زندگی عمویش بگردد...
در دنیایی که تاریخ آن کمی با دنیای ما متفاوت است، انیمه K داستان پسر جوانی را روایت میکند که زندگیاش در جنگ روانی بین هفت پادشاه گرفتار میشود. یاساری ایزانا، که با نام شیرو نیز شناخته میشود، به دلیل جنایتی که هیچ خاطرهای از ارتکاب آن ندارد، تحت تعقیب است. او توسط دو گروه هومورا و سپتر 4 تعقیب میشود. در حالی که شیرو در حال فرار است، کورو یاتگامی به او کمک میکند. این ملاقات سرنوشتساز زندگی شیرو را برای همیشه تغییر میدهد.
داستان در مدرسه شینجیگامی اتفاق میافتد و دربارهٔ همکاری بین استادان سلاح و سلاحهای انسانی است. استادان سلاح برای تبدیل شدن به مرگکش باید روحهای 99 انسان شرور و 1 جادوگر را جمعآوری کنند.
مرد سالخورده و ثروتمندی که در کره شمالی به دنیا آمده و در کره جنوبی ثروتی بالغ بر 100 میلیون دلار به دست آورده است، متوجه می شود که وقت زیادی برایش باقی نمانده است. او به طور اتفاقی متوجه می شود که پسری دارد که از وجود او بی خبر بوده است. پیرمرد با تمام وجود سعی می کند پسرش را پیدا کند، اما متوجه می شود که او فوت کرده است. با این حال، پیرمرد به زودی متوجه می شود که پسرش یک دختر دارد که او نیز از کره شمالی فرار کرده و اکنون در کره جنوبی زندگی می کند. اکنون پیرمرد به دنبال آن است که مکان او را پیدا کند تا بتواند ثروت خود را به او به ارث بگذارد.
کانگ کی تان (Kang Ji hwan) تک پسر و تنها وارث شغل خانوادگی خود است. در اقدامی خانواده ی او به قتل میرسن و فقط او جان سالم به در میبره. اون بینایی شو از دست میده و طی اتفاقی، حس شنواییش فراتر از یه انسان عادی قوی میشه. در این میان، اون توسط خاله ی خودش تهدید به مرگ میشه و باید قبل از روز تولدش…
یک دامپزشک روانی و یک کارآگاه برای کشف پروندههای شهری کوچک به نیروهایشان میپیوندند - اما مهارتهای آنها زمانی آزمایش میشود که راز قاتل زنجیرهای را کشف کنند.
تناسخ در دنیایی دیگر با وعده یک قدرت "فریبنده" یک چیز است... اما اینکه در کودکی دوباره به دنیا بیایید و بعد از اینکه والدین سلطنتی تان فکر می کنند شما ناتوان هستید مرده را ترک کنید؟ این کاملاً یک چیز دیگر است! اکنون راینهارت تازه متولد شده - یا هارت به دوستان جدیدش - باید راه خود را در دنیای خطرناکی بیابد... اما خوشبختانه او جادویی دارد که به معنای واقعی کلمه از نمودارها خارج شده است!
آینده اینجاست و گونه جدیدی در میان مردم زندگی می کند: انسان نماها. این موجودات روباتیک مانند انسان بسیار حساس هستند و از بیماری های منحصر به فردی رنج می برند. خوشبختانه، دکتر هیکارو سودو می تواند کمک کند. او قول میدهد که انساننماها را حتی با وسایلی که ممکن است غیرقانونی تلقی شوند، درمان کند و باعث شود زندگی دوگانهای داشته باشد. اما زمانی که بیماری های عجیب به دلیل این همزیستی پدیدار می شوند، خطوط اخلاقی تار می شود.
در گذشته دور، هیولاها به برخی از مقامات منتخب توانایی کنترل پنج عنصر را می دادند. اما برای این کار، باید از کوه های مه آلود خطرناک عبور می کردند. این داستان ماجراجویی یکی از این مقامات منتخب را دنبال می کند که در تلاش است این توانایی را به دست آورد.
مستندی درباره باشگاه فوتبال نیوکاسل یونایتد یکی از سنتیترین باشگاههای فوتبال سطح بالای انگلستان که به داشتن یکی از بهترین فضاهای استادیوم در این کشور معروف است.
پادشاه جانوران و شیاطین مرتباً قربانی های زن را برای خوردن می پذیرد تا تسلط مردم خود را بر نژاد بشر تثبیت کند. با این حال، برای قربانی نود و نهم، دختر انسانی که به پایتخت، ساریفی آورده شد، پادشاه هیولا را مجذوب خود می کند. در واقع، او نه از او و نه از هیچ جانور دیگری نمی ترسد و حتی بدون التماس و گریه مرگ او را می پذیرد، زیرا در صورت آزادی نه خانه دارد و نه خانواده ای که به آنجا برگردد. پادشاه او را جذاب می یابد و به او اجازه می دهد با وجود انسان بودن، به عنوان همسرش در کنار او بماند. این داستان چگونگی تبدیل شدن ساریفی به ملکه شیاطین و جانوران است.
در گرنبل کینگدام، یه شهربازی متروکه، شیکی تمام عمر خودشو لا به لای دستگاه ها سپری کرده. اما یک روز، ربکا و گربه ـش، هپی، جلوی شهربازی ظاهر میشن. این تازه واردا نمیدونن که این اولین باریه که گرنبل توی این صد سال بازدیدکننده های انسان به خودش دیده! در حالی که شیکی به دنبال پیدا کردن دوست جدیده، همسایه های سابقش منتظر یه فرصتن تا یه شورش رباتی به راه بندازن... و وقتی که اونجا برای شیکی خیلی نا امن میشه، اون باید به ربکا و گربش بپیونده و با بشقاب پرندشون به یه کهکشان بی حد و مرز فرار کنه.
این سریال سه اپیزودی به کارگردانی و نویسندگی پتریک گراهام داستان یک زندانی است که به یک مرکز دورافتاده بازجویی نظامی وارد میشود و بازی بازجویان را با افشاگری از ترسناکترین رازهایشان به هم می ریزد، ماجرایی که رگه هایی از عناصر ماوراء الطبیعی هم در خود دارد.
آیانو وارث خاندان کانناگی است. کازوما، پسر عموی آیانو، پس از شکست در مبارزه با او، از خاندان اخراج میشود. او فرار میکند و نام خانوادگی خود را تغییر میدهد. کازوما با روح باد قرارداد میبندد و به یک کاربر قدرتمند باد تبدیل میشود. چهار سال بعد، او به خاندان کانناگی بازمیگردد. قتلهای اخیر در خاندان کانناگی توسط یک کاربر باد قدرتمند انجام میشود. کازوما ادعای بیگناهی میکند، اما در حال آماده شدن برای جنگ با خاندان کانناگی است.