جوانی برای یافتن شهابسنگی که به تازگی در کوهستان فرود آمده بود، به آنجا رفت، اما موجودی ناشناخته جان او را گرفت. آن موجود سپس به روستا حمله کرد و با خوردن ساکنان، وحشتی عظیم در سراسر جزیره برانگیخت.
کاناتا، دانشآموز علاقهمند به موزیک ویدیو، با دیدن اجرای خیابانی معلمی که آرزوهای موسیقیاش را رها کرده، الهام میگیرد و هدف جدیدی در زندگی پیدا میکند.
مودگلیانی، هنرمند ایتالیایی، در بحبوحه جنگ جهانی اول در پاریس، طی یک دوره ۷۲ ساعته، با موانع مختلفی از جمله بمبها، پلیس، روابط عاطفی و نقدهای هنری دست و پنجه نرم میکند تا فضایی مناسب برای خلق و نمایش آثار هنری خود بیابد.
این فیلم، داستان زندگی ریچارد فریمن، یک ماهیگیر، عکاس و فیزیکدان استرالیایی را روایت میکند که نظریهای جدید در مورد جهان ارائه کرده و در تلاش است تا آن را اثبات کند.
یک شاهزاده مافیای نیوجرسی که در زمینه رایانه خبره است و در حال بازسازی ساختار جرایم سازمانیافته است، از سوی دوست صمیمی دوران کودکیاش که فردی تندخو است، برای تصاحب جایگاه رهبری به مبارزه طلبیده میشود.
این فیلم در مورد زنی به نام مککی است که پس از از دست دادن شغلش، به جای آشپزی که خانوادهاش پیشنهاد میکنند، به کلاس بازیگری میرود و در آنجا عاشق همبازی خود میشود.
در یک شهر کوچک واقع در جنوب هند، زنجیرهای از قتلهای حلنشده در طی 18 سال گذشته، منطقهای را در هالهای از ابهام فرو برده است. با وجود تلاشهای پیدرپی، پلیس محلی موفق به یافتن هیچگونه توضیح یا مظنونی نشده است.
تاریخ اسکاتلند به دلیل قرنها درگیریهای خونین، جنگ و کوچ اجباری، رنگ و بوی رمانتیک به خود گرفته است. هماکنون در درههای اسکاتلند، نزاعی ناتمام بر سر مالکیت زمین در جریان است.
یک کارآگاه خصوصی که از نظر روانی ثبات ندارد، ناگهان در یک قطار مترو بیدار میشود و خود را در حال غرق شدن در کابوسی میبیند... که احتمالاً ساخته و پرداخته ذهن خودش است.
در دنیای پر زرق و برق شهرت و ثروت، داستان عاشقانه ویتنی هوستون و بابی براون، داستانی کاملاً متفاوت بود. مستند «عشق مرگبار: بابی و ویتنی» به بررسی عمیق رابطه پر فراز و نشیب میان این خواننده افسانهای پاپ و ستاره یاغی آراندبی میپردازد.
شو کیائو، مدرس دانشگاهی سی ساله، در آستانه ازدواج با نامزدش، هو، بانکداری موفق، قرار دارد. آینده او از پیش رقم خورده است. اما در جریان یک برنامه پژوهشی در پراگ، شو با فن، کارگردان تئاتر، ملاقات میکند.
کونگ شیو، کارگر زنی معمولی، در بازه زمانی اواخر دهه 1960 تا اوایل دهه 1980، با شهامت از دو ازدواج ناموفق خود رهایی یافت و در خلال کار طاقتفرسای کارگاه، در اوقات فراغت به نوشتن پرداخت و به یک نویسنده تبدیل شد.