زمانی که انسان ها به وجود خون آشام ها و لیکان ها پی می برند، نبردی را برای از بین بردن آنان آغاز می کنند. «سلن» جنگجوی خون آشام، هم نوعانش را در جنگ علیه انسان ها رهبری میکند...
یک شکارچی هیولاها به اسم گابریل ون هلسینگ در اواخر قرن ۱۹ پس از اتمام اولین ماموریتش که تعقیب و نابودی مستر هاید است به واتیکان فراخوانده می شود. او از سوی واتیکان ماموریت می یابد هر چه زودتر عازم ترانسیلوانیا در کشور رومانی شده و در آنجا کنت دراکولا را یافته و نابود سازد تا جلوی جنایتهای این هیولای خونخوار و همسرانش را بگیرد. ون هلسینگ بهمراه دستیارش کارل و با مجهز شدن به ابزارهای پیشرفته برای شکار دراکولا عازم آن کشور می شود…
چارلي و کارخانه ي شکلات سازي (CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY):در يک شهر بزرگ صنعتي و در آلونکي نيمه ويران، «چارلي باکت» کوچولو (هايمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگي گرم و صميمانه اي دارد، تا اين که بليت ويژه ي طلايي پنهان در زرورق شکلات هاي «ويلي وانکا» (دپ) را پيدا مي کند. او به اين ترتيب هم راه چهار برنده ي ديگر به گشتي خصوصي در داخل کارخانه ي عظيم «ويلي وانکا» دعوت شده است...
در سال 1899 و در دوران ویکتوریا، تنش و اختلاف میان انگلستان و آلمان بالا میگیرد. علت اینکار این است که فردی موسوم به فانتوم که مبتلا به جنون خودخواهی است میکوشد تا با انجام پاره ای خرابکاریها این دو کشور بزرگ را درگیر یک جنگ فراگیر کند. هدف فانتوم از اینکار فروختن سلاحهای کشتار جمعی خود با قیمتهای گزاف به این دو کشور است. دولت انگلستان برای متوقف ساختن این توطئه، مامور قدیمیو با سابقه خود را فرا میخواند تا با تشکیل گروهی از افراد خارق العاده که دارای قدرتهای افسانه ای هستند به جنگ فانتوم و نیروهای شیطانی او برود. رهبری گروه بر عهده ی ماجراجویی مشهور به اسم آلن کواترمین (شان کانری) است و سایر اعضای گروه عبارتند از: زنی خون آشام به اسم میناهارکر، دریانوردی به اسم کاپیتان نیمو، فردی دوشخصیتی به اسم دکتر جکیل/آقایهاید، مردی نامرئی به اسم رودنی اسنیکر، مردی نامیرا به اسم دوریان گری و یک مامور مخفی آمریکایی به اسم تام سایر…
داستان این این فیلم در ارتباط با «لایرا بلاکوا»ی جوان میباشد که به شمال دور سفر می کند تا بهترین دوستش و دیگر کودکان ربوده شده از آزمایش های وحشتناک توسط یک سازمان مرموز را نجات دهد و ..
هرکول پسر زئوس، نه انسان است و نه از خدایان. او خانواده اش را از دست می دهد و سال ها رنج و سختی می کشد، و بعد از آن به خدایان پشت می کند و می فهمد تنها با ریختن خون در جنگ می تواند به آرامش برسد،پادشاه برای نابود کردن ظلم در سرزمینش تصمیم می گیرد هرکول را به قلمروش بیاورد تا اینکه...
هرکول به دلیل توطئه ناپدری اش که هم اکنون پادشاه است، به خاطر یک عشق ممنوعه، تبعید شده وبه عنوان برده به فروش می رسد. اما هرکول در پی گرفتن انتقام است و …
داستان یک پسربچه فقیر در ایران قرن ششم است که به سبب نشان دادن دلاوری های بسیار در جنگ، توسط پادشاه ایران بعنوان ولیعهد انتخاب می شود. پس از مدتی شاهزاده دستان با همکاری شاهزاده خانم تهمینه اقدام به پس گرفتن شن های زمان، که هدیه ای از جانب خدایان بوده و قابلیت کنترل زمان را دارد، از دست نجیب زاده خائنی بنام نظام می نماید. نظام برادر پادشاه است و تصمیم دارد شاهزاده خانم تهمینه را به قتل رسانده و این کار را به گردن…
داستان این فیلم یک دهه بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می دهد و ما شاهد هستیم که پرسیوس ( سام ورتینگتون ) برخلاف گذشته تصمیم گرفته تا زندگی آرامی را پشت سر بگذارد و وقت بیشتری را با پسرش بگذارند. اما آن بالا در آسمان، خدایان و تایتان ها بار دیگر با یکدیگر به جنگ برخواسته اند و به نظر می رسد که اینبار تایتان ها بتوانند بعد از مدتها بر خدایان فائق آیند اما …
«کارمن» (خیل)، مادر «اوفلیا» (باکرو)، به تازگی با «ویدال» (لوپس) سروان بی رحم ارتش «ژنرال فرانکو» ازدواج کرده است. خیلی زود «اوفلیای» کوچک، که تازه خانواده اش در یکی از دهکده های دور افتاده ی اسپانیا خانه گرفته، در دنیای تخیلی خود غرق می شود و وارد هزارتویی می شود که «پان» (جونز) موجودی افسانه ای، بر آن حکم می راند… این فیلم ساخته گیلرمو دل تورو کارگردان فیلم های پسر جهنمی و تیغ ۲ است.
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
«پروفسور آليور ليندن بروك» زمين شناسى اهل ادينبرو است كه همراه با شاگردش، «الك مك يوئين» به ايسلند سفر میكنند تا از راه دهانه يك كوه آتشفشان به مركز زمين بروند. آن جا، با «كارلا» ملاقات مىكنند كه شوهرش قبلا در چنين سفرى كشته شده است ...
داستان مردی جوان به نام آرتور (چارلی هونام) را روایت میکند که باید برای حضور در صحنه های نبرد آموزش و تعلیم ببیند ولی برای رسیدن به این هدف، در ابتدا باید راه سرنوشتش را پیدا کند. پس از سالها تلاش و کوشش، سرنوشت او را لایق دانسته تا آرتور شمشیر افسانه ای را که در سالها درون سنگ خفته است بیرون بکشد و به ظلم و ستم پایان دهد...
در قرن ۲۱ به سر می بریم، اما خدایان کوه المپ و دیوهای بسیار از صفحات کتاب اسطوره های یونان پا به دنیای ما می گذارند. پرسی جکسون دانش آموزی دبیرستانی است که با این خدایان اسطوره ایی مواجه می شود. آذرخش زئوس, خدای خدایان, دزدیده شده و پرسی مظنون اصلی است. از سوی دیگر مادر پرسی نیز ناپدید شده است. پرسی و دوستانش سفری ماجراجویانه را برای یافتن مادرش و پیدا کردن دزد اصلی آذرخش آغاز می کنند.آنها مادر پرسی را نجات می دهند و رازی قدرتمندتر از خدایان را فاش می سازند …
پسر پوسیدون و دوستانش برای یافتن پشم زرین افسانه ای راهی دریای هیولاها می شوند و در عین حال سعی می کنند تا مانع از دست یافتن ارواح خبیث به پشم زرین شوند و …
دو بچه به نام های «جودی» (دانست) و «پیتر» (پیرس) بازی سحرآمیزی را در خانه ای متروکه پیدا می کنند و مشغول بازی می شوند. ناگهان «آلن» (ویلیامز)؛ مرد بالغی که وقتی دوازده ساله بوده این بازی را کرده و از آن موقع تا به حال در آن گیر کرده است، از داخل آن بیرون می آید. تنها امید رهایی «آلن» این است که بتواند بازی را تمام کند
در فیلم جومانجی: مرحله بعدی، مشاهده میکنیم که اسپنسر بازی جومانجی را تعمیر میکند اما ناپدید شده و دوستانش هم دوباره به بازی منتقل میشوند. البته اینبار بازی ایراداتی پیدا کرده و شخصیتهای جدید، در نقش برخی از شخصیتهای قدیمی ظاهر میشوند.
، تارزان پس از مدت ها زندگی با حیوانات وحشی و درنده به کنگو باز می گردد تا بتواند کمی زندگی در شهر را تجربه کند . او برای یکی از بازرگانان آن جا شروع به کار می کند، غافل از ااینکه در دام یک طرح مرگبار افتاده است و هیچ راهی برای نجات و رهایی خود از آن نقشه پلید ندارد. اما در ادامه...
جیک سالی سرباز فلج نیروی دریایی به ماموریتی در پاندورا، قمر یکی از سیارات دوردست میرود. او در میابد که که انسانها قصد دارند موجودات شبه انسان پاندورا بنام «ناوی» را نابود کنند تا منابع با ارزش آنها که در جنگلهایشان نهفته است، را بدست آورند. جیک با یک هویت «آواتار» به داخل مردم ناوی نفوذ می کند، و از طرفی هم به سرهنگ کوارتیچ قول می دهد با ارتش همکاری کند...
در حالی که آواتار: راه آب بیش از یک دهه پس از رخدادهای فیلم نخست جریان دارد، این فیلم روایت داستان خانواده سالی، مشکلاتی که به دنبال آنها میآید، تلاشهایی که برای حفظ امنیت یکدیگر انجام میدهند، نبردهایی که برای زنده ماندن میجنگند و مصیبتهایی که متحمل میشوند، را آغاز میکند...
خانواده جیک و نیتیری پس از مرگ نتایم با غم و اندوه دست و پنجه نرم میکنند و با قبیله جدید و پرخاشگر ناوی به نام «مردم خاکستر» (Ash People) روبرو میشوند که توسط وارانگ آتشین رهبری میشوند، در حالی که درگیری در پاندورا تشدید میشود و تمرکز اخلاقی جدیدی پدیدار میگردد.
اژدهایِ اندرِ شرور، مسیرِ ویرانی را در پیش میگیرد و دختری جوان و گروهی از ماجراجویانِ غیرمنتظره را بر آن میدارد تا برای نجاتِ دنیایِ رو به رویی، دست به کار شوند.