به ما در ایستگاه فضایی بین المللی سال 2050 بپیوندید. در مناظر سه بعدی شگفت زده شوید و چیزهای زیادی درباره اجرام اختری که ما را احاطه کرده اند بیاموزید...
یک دادستان وقتی یک شب را در خانه وکیل می گذراند ، دچار اختلال در قضاوت می شود. وقتی او در کنار جنازه قاتل رقیبش از خواب بیدار می شود ، اوضاع به طرز وحشتناکی تغییر می کند...
زندگی یک روانشناس بالینی زن از کنترل خارج می شود زیرا او به پلیس کمک می کند تا یک قاتل سریالی زوال عقل را جستجو کند و او یک بیمار جدید را درمان می کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند...
در صحرای "آکاتامای" کشور شیلی،منجمان به اعماق کهکشان می نگرند تا پاسخی برای معمای همیشگی بشر یعنی منبع زندگی پیدا کنند.در آن نزدیکی،گروهی از زنان شنهای صحرا را در جستجوی بدن معشوق یکی از آنها که توسط رژیم "پینوشه" دفن شده می گردند...
ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...
گروهی از سربازان به ماموریت تمرینی نهایی شان روانه شده اند. برای بار نخست در بین آن ها یک سرباز زن نیز وجود دارد. آن ها با چتر در جزیره ای در فیلیپین فرود آمده و متوجه می شوند که افسر فرمانده برای شکست دادن این سربازان آموزشی به هیچ وجه متوقف نخواهد شد...
یک نویسنده با یک خماری وحشتناک ، یک خالکوبی جدید روی بازوی خود ، یک زن با سربریده شده در انبار مواد مخدرش بیدار می شود و هیچ خاطره ای از وقایع شب قبل ندارد...