در حالی که مادرشان در بیمارستان مدرن Gimli، مانیتوبا در حال مرگ است، مادربزرگ ایسلندی برای دو فرزند کوچکشان داستان غمانگیز «اینار تنها»، دوستش «گودر» و «اسنجوفیدور» فرشتهگون را در Gimli قدیم تعریف میکند....
سیمون یک دروغگوی اجباری است. خانواده و همکارانش مداخله ای را سازماندهی می کنند اما به درگیری تبدیل می شود و سایمون همه چیز را انکار می کند. روز بعد، او در واقعیتی از خواب بیدار می شود که در آن همه دروغ های او اکنون به واقعیت ثابت شده اند.
جک به عقب برگشته و این بار او در اکستریم ترین ماجراجویی خود، دامنه ها را خرد می کند. جک با پیت، یک اسنوبرد سوار، و برادر راکش جی ملاقات می کند، جایی که آنها باید از دو کلاهبردار پیشی بگیرند و در مسابقات قهرمانی کراس مرزی برنده شوند.
یک استاد رزمی کار توسط یک میلیاردر روان پریش ربوده می شود که یک حلقه مبارزه عجیب را اداره می کند، جایی که مبارزان باید یا برنده شوند یا بمیرند. جان استونمن از کشتن هیچ مردی امتناع می کند تا زمانی که زندگی همسرش به خطر بیفتد.
یک وکیل آموزش دیده در هنرهای رزمی (جف وینکات) پس از اینکه به جرمی متهم می شود، مجبور می شود در مسابقات غیرقانونی بجنگد، از شرکت خود اخراج شود و پس از اخراج از محل کارش، تمام دارایی هایش از جمله لباس و اثاثیه اش بسته شود. اپارتمان.
چهار زن به دلیل یک اشتباه در رزرو، در یک مکان نامناسب و برای تماشاچیانی که از آنها استقبال نمیکنند، برنامه اجرا میکنند. اما زمانی که خونآشامها به آنها حمله میکنند، ورق برمیگردد و تماشاگران برای نجات خود به این زنان پناه میبرند.
برای ترمیم وجهه خدشه دار خود، یک ستاره راک خسته به طور علنی تصمیم می گیرد که آرزوی کریسمس یک کودک "بابانوئل عزیز" را برآورده کند. پس از اینکه با اکراه موافقت کرد تعطیلات را در یک شهر کوچک بگذراند و در کنسرت کریسمس تعطیلات محلی اجرا کند، از احتمال ماندن در خانه یک خانواده صمیمی و صمیمی ناراحت میشود، اما به زودی ارزش واقعی آنها را درک میکند.