ابیگِیل که از مرگ پدرش غمگین است، احساس انزوا می‌کند. زندگی مت (Matt) با بازگشت برادرش مختل می‌شود. مسیرهای آن‌ها به هم می‌رسند و سفرهای آن‌ها را به شکلی غم‌انگیز شکل می‌دهند. این داستانی است که بر محور شخصیت‌ها می‌چرخد و به کاوش فقدان و آشفتگی می‌پردازد.

 جس ( پارمیندیر ناگرا ) دختری هیجده ساله از یک خانواده هندی ساکن شهر لندن است. جس با تمام دختران همسن و سال خود متفاوت است و نگاه متفاوتی به پسران دارد. برای او پسران به سادگی همبازی فوتبال در پارک نزدیک خانه هستند. در واقع برای جس تنها دو چیز بسیار مهم در زندگی وجود دارد، فوتبال و دیوید بکهام. خانواده متعصب او بویژه مادرش از این تفاوت فاحش او با سایرین در رنج هستند. روزی در پارک هنگام بازی فوتبال جس با جولیس ( کیرا نایتلی ) ملاقات میکند و …

متصدی پذیرش شب یک هتل کوچک، در طول کارهای روزمره شیفت شب خود، با فانتزی‌های اثیری و خیالی روبرو می‌شود. زمان کش می‌آید زیرا فضای گذرا واقعیت و خیال را در هم می‌آمیزد، و روایت‌هایی مرتبط در طول شیفت کاری متصدی آشکار می‌شوند.

"این اجرا در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۰۰ در «تالار شهر نیویورک» برگزار شد. در این برنامه، ادی ایزارد با محوریت موضوع ثابت اما گستردۀ «مذهب»، سفری به عقب و جلو در زمان را آغاز می‌کند. او از پاپ ژان پل دوم شروع کرده و سپس به پیوس دوازدهم، دستگاه تفتیش عقاید اسپانیا، جنگ‌های صلیبی و اورشلیم، پنج دین اصلی جهان، قرون تاریک، عیسی مسیح و آینده گریزی می‌زند. در این میان، ...

"روزنامه دیلی تلگراف انگلستان نوشت: «(اثر) 'Definite Article' نشان‌دهنده آن لحظه هیجان‌انگیزی است که یک استعداد نویدبخش، با چند پله صعود، به شهرت بزرگ و اصلی دست پیدا می‌کند.

این اثر در مارس ۱۹۹۴، طی یک دوره هفت هفته‌ای و کاملاً پُربیننده در تئاتر آلبرت ضبط گردید. روزنامه ایندیپندنت انگلستان در وصف آن نوشته است: «...هنگامی که او در اوج سخنوری ناگهان متوقف می‌شود، تماشاگر همان احساسی را دارد که گاهی با رابین ویلیامز تجربه کرده است؛ اینکه مخاطبان شتاب دارند تا بتوانند به سرعتِ ذهنِ هنرمندی برسند که بسیار فراتر از سرعت فهم آن‌هاست.

زندگی برای ساکنین یک مجتمع مسکونی آرام آرام از کنترل خارج می شود و...

فیلمی که بازسازی صحنه‌ها، تصاویر آرشیوی و بخش‌هایی شبیه به داستان‌های پریان را به هم پیوند می‌زند تا سندی از تاریخ مبارزات سیاسی زنان لبنانی و فلسطینی در قرن بیستم بسازد.

 وقتی یک نفر به نام بادی تصمیم میگیرد که چشم اشخاص مملکتی را به سمت خودش برگرداند و بر علیه جانیان حرکت کند به نظر میرسد که افراد خیلی زیادی میخواهند مطمئن شوند که او دیگر نفس نمیکشد...

این فیلم یک روز از زندگی «ادی منیکس» (جاش برولین) در هالیوود دهه 1950 را به تصویر می کشد، که مشکلات بازیگران و اشخاص معروف را در شرکت حل میکند. ماجرا از جایی شروع می شود که یکی از بازیگران اصلی از سر صحنه ناپدید میشود، و ادی دچار دردسری بزرگ می شود...

این فیلم اقتباسی از کتاب پرفروش مگ ولیتزر Meg Wolitzer احترام همگان را برانگیخته است. پشت هر مرد بزرگ، همیشه یک زن بزرگتر وجود دارد، همسری متعهد و کامل که چهل سال عمر خود را قربانی آرزوها و جاه طلبی های شوهرش میکند. در واقع پیمان سرنوشت ساز آنها یک مصلحت ناعادلانه است. تا اینکه آنها به نقطه شکست میرسند و جون در آستانه دریافت جایزه نوبل ادبیات توسط جو او را ترک میکند...

ویولت (ال فانینگ) جوانی است که به همراه مادر لهستانی مهاجرش در مزرعه ای در جزیره وایت زندگی می کند و به شدت علاقه مند به موسیقی پاپ است…

 پسر بچه اي در يکي از مناطق روستايي فرانسه با مادر بزرگش، «مادام سوزا» زندگي مي کند. «مادام سوزا» براي او دوچرخه اي مي خرد و تشويقش مي کند در مسابقات دوچرخه سواري دور فرانسه شرکت کند و برنده شود. اما گروهي گنگستر مافيايي پسر جوان را مي ربايند و به شهر بزرگ بل ويل مي برند تا از او به خاطر مهارت هايش در دوچرخه سواري، در يک قماربازي پيچيده استفاده شود.

یک زن که به فرزندی پذیرفته شده، به کشور زادگاه و خانه‌ی خانوادگی‌ای که هرگز ندیده بود، برمی‌گردد و باید با رازی که در آنجا نهفته است، روبرو شود.

آیلین وورنوس، روسپیِ فلوریدا، بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰، هفت مرد را کُشت و ادعا کرد که قربانیانش قصد تجاوز داشتند و او در دفاع از خود آن‌ها را به قتل رسانده است.

در زمان انتشار خلاصه داستان در دسترس نبود.