اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
کانان، وکیل مدافع جنایی، باید یک تصمیم اخلاقی دشوار بگیرد که زندگی مادرش که بیمار است، یک قاضی و موکلش که متهم به قتل است و دفاعیاتش به نفع او تمام میشود، را تحت تأثیر قرار میدهد.
ابراهیم، که زندگی آرامی در اسپانیا داشت، به دلایلی نامعلوم تصمیم میگیرد به صورت غیرقانونی از مراکش به اسپانیا بازگردد و برای این کار، اقدام به پریدن از نردههای مرزی میکند.
چیارا، دختر یک بازیگر معروف، تصمیم میگیرد تا حد امکان شبیه پدرش شود و با تقلید از رفتار و ظاهر او، به قدری در این نقش فرو میرود که دیگران او را با نام پدرش صدا میزنند.
زنی مرموز با مردی که دخترش کشته شده و اکنون به دنبال انتقام است، همکاری میکند. آنها با هم اعضای یک سازمان را میربایند و شکنجه میدهند تا بفهمند واقعاً چه اتفاقی افتاده است.
این فیلم داستانی واقعی از دو برادر را روایت میکند که سالها در دل جنگل و به دور از تمدن، همچون حیوانات وحشی زندگی کردند. میشل، یکی از این دو برادر، پس از بزرگ شدن به شمال کانادا سفر میکند تا برادر گمشدهاش، پاتریس را بیابد.
ترزا، زن میانسالی است که به دلیل شرایطی خاص، تابستان را مجبور میشود با مادرش زندگی کند. این همزیستی اجباری باعث ایجاد تنش و در عین حال فرصتی برای نزدیک شدن و شناخت بیشتر مادر و دختر میشود.
این فیلم کمدی ماجراجویی، خانواده بدن را در یک سفر هیجانانگیز به جزیره کورسیکا همراهی میکند. ماریا و کریستین بدن، شخصیتهای اصلی این فیلم، برای حل یک معمای مرموز و ماورایی به این جزیره سفر میکنند. این فیلم با ترکیب طنز گزنده و عناصر ماورایی، تجربهای متفاوت و لذتبخش را برای مخاطبان فراهم میکند.
یک خواننده پاپ سابق برای بازسازی یک هتل قدیمی و ویرانه به شهر کودکیاش برمیگردد. این هتل که زمانی بسیار مجلل بوده، نشانههایی از تاریخچهای دارد که تحت سلطه آمریکا بوده است.
ملیسا، یک مامور زندان، به کورسیکا میرود و در زندانی متفاوت مشغول به کار میشود. او با زندانی جوانی به نام ساوریو دوست میشود. پس از آزادی ساوریو، او از ملیسا کمک میخواهد.
واتاکو معشوق خود، کیمورا را در یک سانحه رانندگی در توکیو از دست می دهد. او مصمم است که به زندگی عادیاش برگردد، بنابراین دردش را پنهان میکند و زندگی را با همسرش ادامه میدهد. با این حال، یاد کیمورا او را آزار میدهد و او را مجبور میکند تا با اندوه عمیقی که سعی کرده بود آن را پنهان کند، روبرو شود.
یک پسر و پدرش که از دست پلیس فرار میکنند، مجبور میشوند در اردوگاهی تابستانی برای جوانان دارای معلولیت پناه بگیرند. آنها خودشان را به عنوان یکی از ساکنان اردوگاه و مربی او جا میزنند. این ماجراجویی نه تنها آغازگر دردسرهای جدیدی برای آنها میشود، بلکه تجربهای انسانی عمیق و شگفتانگیز را برایشان رقم میزند که زندگیشان را برای همیشه تغییر میدهد.