زندگی کردن و دوست داشتن در 18 سالگی، غوطه ور شدن در روزها و شب های بی دغدغه تابستان، از دست دادن ناگهانی بهترین دوستت و فهمیدن اینکه هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. زمان برخوردهای سرنوشت ساز برای تولد دوباره است...
آنتوان دوینل در حیاط بیرون آپارتمانش مشغول کار با گل های در حال مرگ است. او با کریستین که باردار است ازدواج کرده است از آن طرف او با یک زن ژاپنی رابطه دارد و ازدواج او را به خطر می اندازد...
جانی ماوزر بازیگر ناموفق و ولگرد نیاز به تغییر در شهر شلوغ دارد، بنابراین او دوستان جدیدی پیدا می کند و در یک دهکده کوچک با یک مزرعه کوچک دنج ماجراجویی را شروع می کند...
یک زن جوان زیبا در یک شب وحشتناک گیر می کند - همه قسمت های این فیلم در یک برداشت انجام می شود، زیرا او گزارش های ماوراء الطبیعه را در یک مرکز متروکه بررسی می کند...
جورج قربانی همکلاسی هایش است. یک روز به آنها شلیک می کند. بهترین و تنها دوستش بلز به جای او متهم می شود و به 7 سال زندان در بیمارستان روانی محکوم می شود...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 2 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
ویکتور (دانیل اولبریچسکی)، کهنه سرباز جنگ جهانی اول، پس از مرگ یک دوست نزدیک خود را در شهر غمگین و ناراضی می بیند. او برای تجدید قوا تصمیم می گیرد به املاک روستایی عمه و عمویش برود، جایی که تابستان های جوانی را در آنجا می گذراند...
داستان این که چگونه پسری از یک شهر کوچک در سواحل کارائیب نویسنده ای شد که قلب میلیون ها نفر را به دست آورد. شامل مصاحبههایی با سزار گاویریا، رئیسجمهور سابق کلمبیا و خوان گابریل واسکز، پلینیو آپولیو مندوزا و سایر نویسندگان...
در سال 1945، زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان می رسد، پنج کلاهبردار کوچک با هم متحد می شوند تا یک باند تشکیل دهند. پس از چندین سرقت جسورانه، آنها به عنوان "باند دیفرانسیل جلو" بدنام می شوند...
گروهبان "دروگو" به قلعه ای در مرز بیایان و کوهستان فرستاده می شود . ماموریت پادگان ، جلوگیری از حمله احتمالی تارتارها از طرف دیگر بیابان است . برخی افسران مشتاقانه منتظر حمله هستند ، برخی دیگر اعتقادی به آن ندارند و برخی از تهدید مبهم استفاده می کنند تا حرفه کاری خود را به جلو ببرند . اما آنها همه چیز خود را قربانی کرده اند ...