کشتی "Endurance" در راه سفر به قاره قطب جنوب، پیش از موعد با یخ‌های فشرده روبرو می‌شود. هدف نهایی آنها رسیدن به خلیج "واهسل" بود که تا آن زمان کسی به آنجا نرسیده بود.
تابستان در دانمارک با روزهای بلند و شب‌های خنک سپری می‌شود. در این میان، احداث تونلی برای اتصال دانمارک به آلمان در حال انجام است. در این بین، سه نفر با یکدیگر ملاقات می‌کنند و سپس هر کدام به مسیر خود ادامه می‌دهند.
در شب سال نو در هامبورگ، صاحب یک کلوب شبانه برای سرپا نگه داشتن جشن تلاش می‌کند که ناگهان با چالش‌های متعددی روبرو می‌شود. یک قلدر سابق روسپی، پلیس، یک ستاره راک سابق و عشق زندگی او همگی به دنبال او می‌آیند.
"سومین ساخته‌ی برادران ردینگ، داستان نوجوانی آلمانی را روایت می‌کند که گرفتار بحران هویت است. این نوجوان تحت تأثیر شرایط دشوار اجتماعی و اقتصادی اروپا، به گروه‌های افراطی نئونازی می‌پیوندد. اما ...
داستان در یک شهر کوچک یونانی رخ می‌دهد که دو زن با زندگی‌های متفاوت و رویاهای فرار در آن زندگی می‌کنند. با اتفاق افتادن یک مرگ مشکوک، این دو زن که تا پیش از آن به هم بی‌توجه بودند، به هم نزدیک می‌شوند و در کشف رازهای پنهان شهر به یکدیگر کمک می‌کنند.
حجّا، پسربچه‌ای کنجکاو، برای دیدن دنیا، فرشی پرنده قرض می‌گیرد و در این راه با ماجراهای هیجان‌انگیزی روبه‌رو می‌شود. از طرفی، سلطانی قدرتمند نیز به دنبال این فرش جادویی است.
دو خواهر، به دنبال ردپای پدر کوهنوردشان، سفری ماجراجویانه با اسکی در نیوزیلند را آغاز می‌کنند. پدر آنها، سی سال پیش، مسیری طولانی و سخت را در عرض ۱۸ ساعت طی کرده بود.
کاپیتان شارکی و خدمه‌اش با روحیه‌ای شاد و بی‌باک، به دل ماجراهایی مهیج و کمی ترسناک می‌زنند. در این سفرهای دریایی، آنها می‌آموزند که تنها بودن یک دزد دریایی جسور کافی نیست؛ بلکه داشتن یک دوست خوب، ارزشی بسیار بالاتر دارد.
