ولف، ارباب دونلندینگ که با زیرکی و بیرحمیاش شناخته میشد، برای انتقام مرگ پدرش، به طور ناگهانی به پادشاهی روهان حمله کرد. هلم دستپتک، پادشاه شجاع روهان و مردم وفادارش مجبور شدند تا آخرین نفس خود را در قلعه باستانی هورنبرگ به دفاع از سرزمینشان بپردازند.
هونگو تاکشی بیدار می شود و متوجه می شود که به یک ملخ سایبورگ -هیبرید تبدیل شده است. او باید با سازمان شیطانی مرموز SHOCKER مبارزه کند تا از تمام بشریت محافظت کند...
فوجینو، دختر پر اعتماد به نفس، و کیوموتو، دختری که بیشتر وقتش رو تو خونه میگذرونه، از زمین تا آسمون با هم فرق دارن؛ اما عشق به کشیدن مانگا این دو دختر اهل شهر کوچک رو به هم نزدیک کرده.
دختر داستان ما به دلیل سازگاری نیافتن با مدرسه قبلیاش، به مدرسهای جدید میرود. در این مدرسه با تجربیات جدید و دوستان متفاوتی روبرو میشود، آن هم در شرایطی که کشورش درگیر جنگ است.
کاسومی از عشق و احساسات عاشقانه بیخبر است،توسط مادرش مجبور به ازدواج میشود. در این ازدواج اجباری، او با مردی آشنا میشود که تنها به دوستی علاقمند است.
دو اسکیتباز نوجوان که شخصیتهای کاملاً متفاوتی دارند، برای تمرین یک دونفره نمایشی با هم همکاری میکنند. با پیشرفت زمستان، پیوند رو به رشد آنها مرز بین شریک کاری و چیزی فراتر از آن را محو میکند.
فیلم کنسرت "اپوس" آخرین اجرای ریوچی ساکاموتو، آهنگساز مشهور ژاپنی، است که در آن او فقط با پیانویش مینوازد. این فیلم در اواخر سال ۲۰۲۲، چند ماه قبل از مرگ ساکاموتو به دلیل سرطان، ضبط شده است. ساکاموتو در این فیلم قطعاتی از آثار مشهور خود، از جمله موسیقی فیلمهای "آخرین امپراطور" و "کریسمس مبارک آقای لارنس" را اجرا میکند.
یاناجیدا کاکونوشین، سامورایی نامداری بود که به سبب اتهامی ناروا از خانه خود رانده شد و ناچار شد همراه با دخترش کینو، روزگار سختی را در فقر و تنگدستی بگذراند.
یک گیتاریست ژاپنی زندگی خود را وقف تجلیل از جیمی پیج، موسیقیدان راک کرده است و با دقت بسیار زیاد، کنسرتهای قدیمی لِد زپلین را نت به نت در کلابهای کوچک توکیو بازسازی میکند.
کارآگاه یوجی کودو در شب ۲۹ دسامبر، برای دیدن مادرش که در بیمارستان بستری شده ، با ماشین خود به راه می افتد. در حین رانندگی، از مرگ مادرش مطلع شده و در حال پریشانی به طور تصادفی با مردی برخورد تصادف کرده و او را می کشد ...
آزوسا و کانامی از دوران دبیرستان بهترین دوستان بودند. مرگ ناگهانی کانامی، آزوسا را در اندوهی عمیق فرو برد. اما او با ارسال پیامک به تلفن همراه دوست از دست رفتهاش، کمی آرامش مییافت. والدین کانامی، کنجکاو شدند بدانند که چه کسی این پیامها را میفرستد. وقتی به پرورشگاهی که دخترشان به آن علاقه داشت، سر زدند، از کارهای خیرخواهانهی کسی که این پیامها را میفرستاد، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند.
موموکو، یک زن خانهدار، با تمام وجود از همسرش مراقبت میکند اما این مراقبت بیش از حد، باعث ایجاد فاصله عاطفی بین آنها شده است. رابطه آنها پیچیده است و به نظر میرسد مرز بین عشق و وسواس در آن محو شده باشد.
میسا کار جدیدی را در شرکت اپتیک کوری آغاز می کند. در میان کار، او با تاکاشی آشنا می شود. علیرغم شخصیت آرام و حملات اضطرابی تاکاشی، پیوندی عمیق بین آنها شکل می گیرد.
در سال 2024، یک موجود غولپیکر به ژاپن حمله میکند و گروهی از بازماندگان برای زنده ماندن، جامعهای تشکیل میدهند. اما دو سال بعد، یکی از اعضای این گروه به قتل میرسد.
در دنیایی که دروازههایی به دنیاهای دیگر باز شدهاند و افرادی با قدرتهای فوقالعاده به وجود آمدهاند، یک شکارچی ضعیف به نام سونگ جینوو، با انجام یک ماموریت ویژه، قدرت میگیرد و سرنوشت خود را تغییر میدهد.
میوکی به دهکدهای که تحت حکومت روگاهاست سفر میکند. هدف او، سوگواری برای سرپرست درگذشته این خانواده و انجام یک ماموریت مخفی است. در آنجا، با پدر کیتارو که به دنبال همسر گمشدهاش است روبرو میشود و با هم باید رازهای این خانواده را کشف کنند.