یک دانش آموز دوستی دارد که شیطانی به تمام معناست.او به همراه دوستش عابری را زیر گرفته و دوستش قربانی را در حال مرگ ترک می کند.از این نقطه به بعد زندگی او نابود می شود و…
“اولین جوخه” در روزهای آغازین جنگ جهانی دوم در جبههی شرقی اتفاق میافتد. نقشهای اول آن گروهی از نوجوانان شوروی با تواناییهایی غیر عادی هستند، نوجوانانی که انتخاب شدهاند تا یک واحد مخصوص برای مبارزه با نیروهای آلمان متجاوز تشکیل دهند. افسر اساسی که میخواهد از مردگان یک ارتش ماوراءطبیعه از صلیبیان قرن ۱۲، “نیروی صلیب مقدس” بپاخیزاند و از آنها برای اهداف نازیها کمک بگیرد، به مخالفت با آنها میپردازد.
یک هابیت در نقطه ای آرام از سرزمین میانه، با درخواست یک جادوگر برای پیوستن به گروهی از دورف ها که قصد دارند گنج شان را از یک اژدها پس بگیرند، پاسخ مثبت می دهد...
سه کاراته کار در نزد مربی در حال تمرین میباشند ولی از سوی چندین سرباز و ... دستوری می آید که باید دست از تمرین بکشند و دیگر کاراته را تمرین وآموزش ندهند و ...
وقتی دختر نوجوان "سایاموتو" هنگام دزدی دستگیر می شود، یک مرد باهوش برای درست شدن اوضاع به او کمک می کند. مرد و همسرش پیشنهاد می دهند دختر دردسرساز او در فروشگاه ماهی آنها کار کند. "سایاموتو" پس از مدتی حقیقتی هولناک در مورد این زوج را متوجه می شود و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
ماه مه سال ۱۹۴۳،پایگاه نیروی هوایی آمریکا در انگلستان.چهار افسر و شش داوطلب یک هواپیمای بمب افکن بزودی بیست و پنجمین ماموریت خود را آغاز می کنند.اگر آنها ماموریت خود را به پایان برسانند اولین گروه در نیروی هوایی آمریکا می شود که تور وظیفه خود را به پایان رسانده اند…
چهار دوست که در راه رفتن به یک مسابقه بوکس هستند در ترافیک سنگین گرفتار می شوند.زمانی که آنها در حال رانندگی برای پیدا کردن راه فراری از ترافیک هستند،شاهد قتل وحشیانه ای می شوند.قاتل که نمی خواهد شاهدی باقی بماند تلاش می کند آنها را به قتل برساند….
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 46 جایزه دیگر.
«جادي» (ويتاکر)، سرباز سياه پوست انگليسي را اعضاي ارتش آزاديبخش ايرلند مي ربايند و محکوم به اعدام مي کنند. «فرگوسن» (ري)، مأمور اجراي حکم، عامدانه به «جادي» مهلت فرار مي دهد. با اين همه «جادي» برحسب تصادف کشته مي شود. حالا «فرگوس» به لندن مي رود و سراغ «ديل» (ديويدسن)، دوست «جادي» را مي گيرد...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 29 جایزه و نامزد دریافت 48 جایزه دیگر.
سال 1910. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.
نبراسکا، اواخر دهه ی 1960. ماجراهای رابطه ی پرتنش دو برادر؛ یکی «کلانتر جو رابرتس» (مورس) و دیگری، «فرانک» (مورتنسن)، جوانی که از ویتنام بازگشته و نمی تواند در جایی مستقر شود. سرانجام «جو» ناچار به تعقیب «فرانک» می شود که صاحب یک نوشگاه را به قتل رسانده است.
ساکورا برنده ی یک تعطیلات زمستانی به هنگ کنگ شده ولی آیا این واقعا به خاطراینه که اون دختر خوش شانسیه یا این که دست سرنوشت اون را فراخوانده تانیروهای شر را از میان ببره! وقتی وارد هنگ کنگ میشه توسط دو تا پرنده یعجیب و غریب تعقیب میشه و سر از مکان ناشناخته ای در میاره در اونجا میفهمهکه توسط زنی به اسم مادوشی به هنگ کنگ فراخوانده شده بوده که در تدارکگرفتن انتقام از کلاو رید است پس ساکورا دست به کار میشه تا با کمک مادرساوران و کمک یِلان و البته صدای کلاو رید که هدایتشون می کنه با مادوشیمقابله کنه و دوستانش را که در دام اون اسیر شدند را نجات بده
دو دوست که از دبیرستان اخراج شده اند،به عنوان یک بوکسور و یک تبهکار خرده پا به موفقیت دست پیدا می کند.اما تصمیمات آنها در زندگی راهی برای ایجاد مشکل پیدا می کند و...
توکیو،اوایل دهه شصت."هیرایاما" کایپتان سابق نیروی دریایی به عنوان مدیر یک کارخانه کار کرده و به همراه دختر بیست و چند ساله اش "میچیکو" و پسرش "کازو" زندگی می کند."میچیکو" زندگی خوبی به همراه پدر و برادر خود دارد اما "هیرایاما" احساس می کند وقت آن رسیده که او به زندگی خود برسد،به همین دلیل برنامه ازدواج او را ترتیب می بیند...