داستان حول محور یک سرایدار ساده در یک کارخانه مبلمان میچرخد که به طور ناگهانی مورد حملهی افرادی ناشناس و خطرناک قرار میگیرد و مجبور میشود برای زنده ماندن بجنگد.
جهان پس از فاجعهای هولناک رو به نابودی است. انسانهای اندکی که باقی ماندهاند برای بقا تلاش میکنند و در جستجوی معنای زندگی در دنیایی رو به مرگ هستند.
داستان در باتلاقهای خطرناک آلیگاتور الی اتفاق میافتد. دو مرد که در یک سرقت طلا شکست خوردهاند، درگیر یک مبارزه مرگبار میشوند. در همین حال، یکی از آنها باید پسر نوجوانش را از تهدید هیولای بیگ فوت محافظت کند.
داستان گروهی از دانشآموزان جوان را در یکی از معتبرترین آکادمیهای هنرهای نمایشی فرانسه دنبال میکنیم که در دنیای پر فراز و نشیب هنر و عشق دست و پنجه نرم میکنند.
یک جنگ شیمیایی وحشتناک سراسر جهان را فرا میگیرد و انسانها را به موجوداتی شبیه زامبی تبدیل میکند. دو مامور سازمان سیا تلاش میکنند تا راهی پیدا کنند تا با ساخت واکسن، این بلای جهانی را مهار کنند.
در نیمهشب، مردم شهر حومهای در سکوت به زندگی خود ادامه میدهند. اما در این میان، برخی از آنها با اسکیتبرد خود به خیابانهای خلوت میروند و در سکوت و آرامش به گشت و گذار میپردازند...
یک کمدین و نویسنده، در برنامهای با حضور مهمانان مشهور، به بررسی نادیده گرفته شدن موضوع ضدیهودیت در جریان چپ نوین میپردازد و ابعاد مختلف این مسئله را در حوزههای مختلف از جمله هنر و ورزش مورد تحلیل قرار میدهد.
اون سو یک نویسنده است که در آپارتمان 401 زندگی می کند و از سر و صداهای واحد 501 طبقه بالا خسته شده. او که به دنبال مطلب برای نویسندگی است تصمیم میگیرد همسایه طبقه بالاییش را زیرنظر بگیرد که با حقیقتی تکان دهنده روبرو می شود…
زنی که به تازگی به آپارتمانی بزرگ و با اجارهای ارزان نقل مکان کرده است، شب و روز درگیر کابوسهای عجیبی میشود. او هر شب با خوابهایی آزاردهنده بیدار میشود که راز تاریک این آپارتمان را فاش میکنند.
دختری افسرده پس از یک تلاش ناموفق برای خودکشی، در بیمارستان روانی بستری میشود. او در آنجا با دوستان جدیدی آشنا میشود، عشق را تجربه میکند و به زندگی امیدوار میشود. اما مهمتر از همه، او میآموزد که زندگی هدیهای است که باید قدرش را دانست.
چهار نفر برای فرار از زندگی روزمره به دل کویر میروند، اما با اتفاقی غیرمنتظره روبهرو میشوند. خانهای که قرار بود پناهگاهشان باشد، به صحنهای خونین تبدیل میشود. این داستان از دیدگاه هر چهار نفر روایت میشود.
بیش از دو ساعت گفتگوی صمیمانه و عمیق بین هاوارد استرن و بروس اسپرینگستین. این گفتگو نگاهی صادقانه به سفر موسیقیایی، حرفهای و شخصی اسپرینگستین میاندازد.
ماریا، تیرلوی و بستگانشان چاره ای ندارند: در روستای رومانیایی آنها هیچ کار وجود ندارد. آنها برای زنده ماندن و تامین مخارج خانواده خود به گدایی در هامبورگ می روند.
دختر نوجوانی که ناچار بود اتاقش را با مادربزرگ مبتلا به زوال عقلش سهیم شود، در ابتدا از این موضوع دلگیر بود. اما به تدریج، با کشف اسرار پنهان خانواده و شناخت بهتر گذشته مادربزرگ، احساس نفرت او به عشق تبدیل شد.