دیوید آلن گریفین یک قاتل است - بارها و بارها یک قربانی زن را انتخاب می کند، هفته ها او را تحقیق می کند تا اینکه کارهای روزمره او را تا ریزترین جزئیات بداند، با استفاده از دانش پزشکی قانونی خود آماده سازی دقیقی برای ورود در زمانی که کاملاً تنها است انجام می دهد، او را تحت سلطه خود در می آورد. و یک مرگ طولانی و عذاب آور را اجرا می کند...
پلیس به یک هتل خلوت در آلپ فراخوانده می شود. وقتی افسر به هتل می رسد، همه چیز ظاهراً خوب است. ناگهان، یک بهمن آنها را از بقیه دنیا جدا می کند و اتفاقات عجیبی رخ خواهد داد...
پسر جوانی که در خانه ای ناکارآمد زندگی می کند به کارناوال رفته و با یک خواننده آشنا می شود . اندکی بعد قتلی رخ می دهد. کلانتر شهر به دنبال پاسخ است. خواننده سعی می کند از محیط خود فرار کند اما ...
سیلو، دختری که معتقد است با دیدن مرگ دو معشوقه اش در شرایط غم انگیز، نفرین شده است، در شهر کارکاسون در جنوب فرانسه با سرپرست فرزندخواندش آقای تولزاک زندگی می کند...
"سیسی" پرستاری جوان است که زندگی منزوی داشته و همه زندگی اش را وقف بیمارانش در آسایشگاه "بیرکنهوف" کرده است.اولین دیدار او به سرباز سابق "بودو" برخوردی به یادماندنی می شود.او باعث حادثه ای شده که موجب قرار گرفتن "سیسی" زیر یک کامیون شده است...
این داستان زندگی پسری به نام شینسوکه را روایت میکند که از کودکی تا نوجوانی در سایه معادن زغال سنگ و سختیهای کارگری بزرگ میشود. پس از مرگ پدرش در حادثهای دلخراش در معدن، شینسوکه و مادرش با کمک چند مرد بزرگتر سعی میکنند زندگیشان را ادامه دهند.
داستان یک فرد آفریقایی به نام استف که با گذشته و میراث خود در آفریقای جنوبی جدید مبارزه می کند. اما وقتی دوست دخترش با یک مرد سیاه پوست آفریقای جنوبی به نام ووسیسیزوه دوست می شود، همه چیز شکل دیگری به خود می گیرد...
جانویر، معلمی ناراحت ، از زندگی بی رنگ و یکنواخت خود خسته شده است. یک روز او جدا می شود و در نهایت تبدیل به یک دلقک سیرک می شود. او در دنیای جدید خود با یک آکروبات زیبا به نام لیلی آشنا می شود و هر روز از زندگی اش به او علاقه مند می شود. مشکل اینجاست که این خانم لطف خود را به دو معشوق مختلف می دهد...