این فیلم در مورد دختر جوانی به نام جولیا است که یک دانشجوی خجالتی اما جاه طلب است. او کم کم متوجه می شود که می تواند به صداپیشه ای موفق تبدیل شود. این در حالی است که او یک رابطه عاشقانه و آشفته را با مردی کاریزماتیک اما غیر قابل اعتماد جلو می برد. همچنان که جولیا بیشتر و بیشتر وارد این رابطه احساسی و پر تنش می شود. مادر و دوستان جولیا که به شدت نگران او هستند، در مورد این رابطه به او اخطار می دهند؛ رابطه ای که می تواند رویاهای جولیا را نابود کند…
دو مادر مصمم ، یکی معلم ، به دنبال تغییر شکل مدرسه فرزندانشان در داخل شهر هستند. آنها همه چیز را به خطر می اندازند تا در تحصیل و آینده فرزندان خود تغییری ایجاد کنند.
هیروشی یک خواننده بت منفوری است که زندگی اش تهی است. او توسط طرفدارش ماساکو زندانی می شود. تتسو تصمیم می گیرد از یاکوزایی که او را به زندان فرستاده انتقام بگیرد...
امیلی با آرمان تبدیل شدن به یک رقصنده حرفه ای وارد میامی شود.او با شان، رهبر گروه رقصی آشنا می شود که در مجاورت تهدید از جانب برنامه ها و طرحهای توسعه پدرامیلی است.
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
دکتر «جوآن تورنتن هاردینگ» (هانت) در اوکلاهما با همسر سابقش، «بیل هاردینگ» (پاکستن) برخورد می کند. آنان درباره ی گردبادهای عظیم تحقیق می کنند؛ گردبادهایی که نزدیک بیست سال قبل هنگامی که «جو» پنج ساله بود، پدرش را به کام خود فرو برده بود…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
سال 1949 ، کابوهاي جوان تکزاسي، «جان گريدي کول» (ديمن) و «ليسي رولينز» (تامس) به اميد يافتن کار و ماجراجويي عازم مکزيک مي شوند. اين دو پيش از اين که به مکزيک برسند و براي يک مزرعه دار ثروتمند (بليدز) به کار بپردازند، جوان اسب دزدي به نام «بلونيز» (بلک) را نيز، با اکراه، تحت حمايت خود مي گيرند. اما در مکزيک دل باختگي «آلخاندور» (کروز) دختر مزرعه دار ثروتمند به «کول» باعث تيره شدن رابطه ي «کول» و «رولينز» مي شود...
سر خانواده علیرغم میل باطنی پدر با دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و موجب ناراحتی پدر می شود. پدر بخاطر همین موضوع، پسر را از خانه می راند و پسر دچار مشکلاتی در زندگی می شود و …
دو خواهر ، یکی بی دست و پا و نادیده گرفته شده ، دیگری فرزند کاملی است. پس از مرگ دومی در تصادف ، او به عنوان یک روح برای راهنمایی خواهر کوچک خود باز می گردد.
آهنگ سازي به نام »پيتر« (سيگل) براي فراموش کردن غم جدايي از ستاره ي تلويزيوني، »سارا مارشال« (بل) به هاوايي مي رود. اما از بخت بد »سارا« نيز با دوست جديدش، ستاره ي راک، »آلدوس« (برند) در همان استراحتگاه مورد نظر او اقامت دارد. در اين جا تنها اميد »پيتر« متصدي پذيرش استراحتگاه، دختري به نام »ريچل« (کونيس) است که توجهش به او جلب مي شود.