هفت فیلسماز برتر ایتالیایی استعدادهای خود را به صورت یکپارچه در این فیلم نشان داده اند.فیلم از شش قسمت ساخته شده و هر قسمت را کارگردان و نویسنده ای جداگانه ساخته است...
"سینستا" استدیو بزرگی خارج رم بوده و یک گروه تلویزیونی ژاپنی با "فلینی" درباره فیلمهایی که طی سالیان دراز ساخته و مراحل ساخت آخرین فیلمش مصاحبه می کنند...
هنگامی که دوسـت پسر دبیرستانی جسیکا "چیس تینور"بازیکن بیسبال ستاره، به شهر باز می گردد باعث میشود تا جسیکا بتواند به شغلش رونق دهد و آینده بهتری برای خود به ارمغان بیاورد...
"آلبرت" مسافرخانه داری است که قسم خورده اگر او و همسرش از جنگ جان سالم بدر ببرند هیچوقت لب به الکل نزند. آنها موفق شده و او سر قول خود می ماند. اما زمانه تغییر کرده و مدت کمی پس از جنگ او با "گابریل" جوان آشنا می شود و...
تونی رم که قبلاً پلیس بوده اکنون تبدیل به یک کارآگاه در شهر میامی شده است. او ماموریت داشت در ازای 200 دلار دختر جوانی را نزد خانواده اش بازگرداند. ماموریت او موفقیت آمیز بود، اما دختر جوان سنجاق الماس گران قیمتش را گم کرده بود و...
در کانال انگلیس، "جان سندس" کاپیتان یک کشتی نجات کوچک، بارکش "مری دیر" را در حالیکه دچار حادثه شده پیدا می کند.با اینکه به نظر می رسد آتش کوچکی بر روی کشتی شعله ور است، همه خدمه آنرا ترک کرده اند و...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
"رابرت لوماکس" از کار کردن در یک دفتر به ستوه آمده، و می خواهد که تبدیل به یک هنرمند شود. به همین دلیل او به هنگ کنگ سفر می کند تا نقاشی را امتحان کند و...
"موتی" پسری است ۱۴ ساله که از او انتظار میرود به حرفه خانوادگی بپیوندد و در مزرعه پرورش بوقلمونی که پدر بزرگش سالها پیش و در بدو مهاجرت بنیان گذاشته، کار کند. اما موتی شیفته سر هم کردن قطعات اوراق شده ماشینها و به راه انداختن آنهاست و علاقهای به کسب و کار موروثی نشان نمیدهد. برای پدر و پدربزرگ، این سرکشی حکم اعلام جنگ را دارد.
دو معدنچی به نامهای "روی گلنیستر" و "دکستری" که توسط مالک یک سالن حمایت مالی می شوند،برای محافظت از طلاهای خود در مقابل "الکساندر مک نامارا" کمیسری فاسد مبارزه می کنند...
"آتوس" محققی جوان به تارا باز می گردد،جائی که پدرش پیش از تولد او به قتل رسیده است.پدر او که همنام و هم شکل او بود،به گفته اهالی شهر و معشوقه او در سال 1936 به دست یک فاشسیت کشته شده است.اما او متوجه زنجیره ای از دروغها می شود و...
«هاری کالدر» (سیگال)، بازرس پلیس به وسیله یک نوار صوتی مطلع می شود که در پارک مرکزی و شهربازی یک خرابکار بمب کار گذاشته است. خرابکار مرد جوانی است (باتمز) که به وسیله بیسیم با پلیس مکالمه می کند. او در قبال لو دادن مکان بمب درخواست پول می کند، …