اطلاعیه
کاربران عزیزی که اکانت خود را به بات تلگرام ما متصل میکنند، علاوه بر دسترسی به خدمات ویژه، کدهای تخفیف اختصاصی نیز دریافت خواهند کرد.
فقط کافی است همین حالا از طریق لینک زیر اکانت خود را به تلگرام متصل کنید و از مزایای ویژه بهرهمند شوید: اتصال اکانت به تلگرام
مدیریت نایت مووی
وقتی لئونور، فیلمساز بازنشستهای که بر اثر اصابت تلویزیون به سرش به کما میرود، مرز میان خیال و واقعیت درهم میشکند و او ناگزیر میشود در فیلمنامه ناتمام خویش نقش قهرمان اکشن را ایفا کند.
پس از آنکه یک پارک تفریحی با موضوع احیای دایناسورهای منقرضشده در توکیو افتتاح شد، شیرو، سگ خانگی شینوسکه، با یک دایناسور کوچک مواجه میشود. این دو با یکدیگر دوست میشوند، ولی این دوستی احتمال دارد موجودیت پارک را به خطر اندازد.
کاناتا، دانشآموز علاقهمند به موزیک ویدیو، با دیدن اجرای خیابانی معلمی که آرزوهای موسیقیاش را رها کرده، الهام میگیرد و هدف جدیدی در زندگی پیدا میکند.
یک تیم تحقیقاتی علمی پس از سقوط هواپیما در یک کوه یخی، با یک گرگ غولپیکر جهشیافته مواجه میشوند. گرگ، دختر اوتیسم یکی از اعضای تیم را میرباید و پدر برای نجات او، وارد نبردی مرگبار با گرگ میشود.
در یک شهر کوچک واقع در جنوب هند، زنجیرهای از قتلهای حلنشده در طی 18 سال گذشته، منطقهای را در هالهای از ابهام فرو برده است. با وجود تلاشهای پیدرپی، پلیس محلی موفق به یافتن هیچگونه توضیح یا مظنونی نشده است.
شو کیائو، مدرس دانشگاهی سی ساله، در آستانه ازدواج با نامزدش، هو، بانکداری موفق، قرار دارد. آینده او از پیش رقم خورده است. اما در جریان یک برنامه پژوهشی در پراگ، شو با فن، کارگردان تئاتر، ملاقات میکند.
کونگ شیو، کارگر زنی معمولی، در بازه زمانی اواخر دهه 1960 تا اوایل دهه 1980، با شهامت از دو ازدواج ناموفق خود رهایی یافت و در خلال کار طاقتفرسای کارگاه، در اوقات فراغت به نوشتن پرداخت و به یک نویسنده تبدیل شد.
داستان حول محور مسابقه "جام رقص ژاپن" میچرخد، جایی که شخصیت اصلی داستان، هینانو هوشیکیتا و دوستانش به عنوان پرنسسهای کهکشان در آن شرکت خواهند کرد. آنها با تیم قهرمان چهار دوره مسابقات، ایله دنج، رقابت خواهند کرد.
داستان در مورد تلاقی سرنوشت چند شخصیت مختلف در یک شهر کوچک تگزاس است. دو خلافکار، یک زن مسن با راز، یک دختر جوان و یک صرافی، همگی در عرض هشت روز با یکدیگر روبرو میشوند.
زندگی آرام دختری به نام جیندریشکا با آمدن طلبکاران و تهدید به مصادره خانه به خاطر بدهی پدرش، زیر و رو میشود. او باید در زمانی کوتاه، تصمیمی سرنوشتساز بگیرد.
این اثر، روایتی نو از حماسه نیبلونگن است که شخصیت اصلی آن هاگن فون ترونجه، یک وایکینگ، است. او با خدایان کهن پیمان دوستی میبندد و در برابر حاکمی ستمگر قیام میکند.
یک زن در بهترین دوران زندگی خود به سر میبرد، تا اینکه متوجه میشود کسی بزرگترین راز او را به داستان یک سریال پربیننده تبدیل کرده، و در آن سریال او نقش آدم بد را دارد.
جوانی با قدرتهای ماورایی در شهر ظاهر شده و با فساد و جرم مبارزه میکند. مردم از این موضوع شگفتزده شدهاند اما بعضی از مردم فکر میکنند که این جوان در حال تبدیل شدن به یک فرد ستمگر است.
یک افسر پلیس با اراده قوی، به دنبال کشف راز قتل بیرحمانه جی. سی. دارمندرا ردی، سیاستمدار بانفوذ در ایالت تلوگو است. او در این مسیر با موانع زیادی روبرو میشود، چون باید یک شبکه درهمپیچیده از دروغ و نیرنگ را باز کند تا به حقیقت برسد.
آجش، فروشنده طلا، سکههای طلای گرانبهایی را برای عروسی در یک روستا قرض میدهد، اما وقتی شوهر خلافکار عروس نقشه میکشد تا طلاها را بردارد و او را برای همیشه ساکت کند، خود را در خطر مییابد.
مارگریت در مون نوآر، سه فقدان بزرگ را پشت سر گذاشته است: مرگ مادر، سگ و پرستارش. او در تنهایی رشد کرده و حیوانات و طبیعت، یاران اصلیاش بودهاند. او مصمم است که نویسنده شود.