این فیلم روایتی از ماجراهای اوژنی فرانسوا ویدوک (با بازی ژرار دپاردیو)، از اولین کارآگاهان خصوصی بنام فرانسه را بیان میکند که با قاتلی دارای قدرتی مافوق بشری روبرو شده که روح قربانبان خود را به وسیله نقابی که بر چهره دارد میرباید.
یک نسخهی متفاوت از داستان قصههای خوشدل، ماری به عروسک خود پیوسته و به سرزمین جادویی گلها میرود تا ملکه موش را شکست دهد و نفرین شرورانه را بشکند...
کاتو یک فیلمنامه نویس نوظهور است که در میانه یک رکود شدید قرار دارد. او ایده هایی را برای فیلم های بالقوه ارائه می دهد، اما هیچ پیشرفتی نمی کند، و روزهایش را با ناراحتی و ناراحتی می گذراند...
درست مدت کوتاهی پس از پروازی که داشتند،دوست دختر بی پروا و موسیقدانش "سامانتا" در یک تصادف کشته می شود."یان ویندهام" تاجر بریتانیایی که در لندن زندگی می کند شانس این را به دست می آورد تا تمام روز را از نو بسازد و با تغییر اتفاق بتواند او را به زندگی بازگرداند...
داستان عشق پادشاه دوشیانتا و شاکونتالا، دختر حکیم ویشوامیترا و پوره مناکا. به دلیل نفرین یک حکیم، دوشیانت همه چیز را در مورد شکونتالا فراموش می کند تا اینکه سرنوشت دوباره آنها را کنار هم قرار می دهد ...
فیلم "سوییچ" درباره پارک کانگ، ستاره برتری که بازیگری پرطرفدار است اما همیشه دردسر ساز است، که در شب کریسمس با یک راننده تاکسی آشنا میشود و زندگی جدیدی را تجربه میکند...
در بریجپورت، کانن، یک دختر نوجوان به دار آویخته شده در اتاقش پیدا می شود و در حالی که همه چیز حکایت از خودکشی او دارد، گزارش کالبد شکافی چیز دیگری را فاش می کند...
در دنیایی که سفر بین دنیاهای موازی به صورت روزمره انجام میشه... کویومی تاکاساکی که بعد از طلاق والدینش با مادرش زندگی میکنه، به یه کلاس کنکور میره. کویومی به خاطر فشاری که درسهاش رو میذارن و جامعهگریز بودنش نمیتونه دوست پیدا کنه. یه روز، ناگهانی به همکلاسیش کازونه تاکیگاوا نزدیک میشه که بهش میگه که از دنیای 85 ام اومده، جایی که اون و کویومی با هم رابطه دارن.
جنگ جهانی سوم اتفاق افتاد و با فروپاشی نظام اقتصادی جهان به پایان رسید. انسان ها بدون هیچ قاعده ای زندگی می کنند. ثروتمندان خدا هستند. مردم فقیر برده و اسباب بازی افراد طبقه بالا می شوند. سه دختر به نام های ران، فر و آیرین به دلایل مختلف به عنوان اسباب بازی برای ثروتمندان به بازی می پیوندند و بازنده باید بمیرد...
اقتباسی لایو اکشن از داستان کلاسیک جی ام بری درباره پسری که بزرگ نمیشود و سه خواهر و برادر جوان را در لندن استخدام میکند تا به او در یک ماجراجویی جادویی به جزیره مسحور نورلند بپیوندند...
دو پسر به نامهای «سیلاس» و «جمال» روزی تصمیم میگیرند که یک ماده مخدر جادویی را دود کنند، و این ماده به آن ها کمک می کند که در آزمون ورودی کالج نمره قبولی بگیرند...
این فیلم زن جوانی به نام شیلا که بومی منهتن است را زمانی که یک ماشین زمان را در یک سالن ناخن کشف می کند و از آن برای مرتب کردن عناصر تاریخی که در شب قبل داشته است استفاده می کند ، دنبال می کند ...
هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان ، یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می کند . یک روز به یانگ جیان دستور داده می شود تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند...
داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ست روگن در فرودگاه منتظر دوست قدیمی اش جی بروشل است که از کانادا به لس آنجلس آمده تا مدتی در کنار روگن باشد. رابطه روگن و بروشل مدتهاست که تا حدودی تیره شده و به همین جهت روگن از بروشل درخواست می کند تا به مهمانی بزرگی که در خانه جیمز فرانکو ترتیب داده شده بروند تا کمی خوشگذرانی کرده و شاید هم گذشته را فراموش کنند...