یک خودروی مشکی و براق مرموز در شهر کوچک یوتا هرکس که سر راهش بیاید را به وحشت می اندازد و به نظر میرسد تنها کسی که میتواند جلوی او را بگیرد و این تهدید را برطرف کند، کلانتر محلی شهر می باشد...
"رز" پس از تصادف با موتور سیکلت تحت عمل جراجی پلاستیک قرار می گیرد.اما پس از عمل او علاقه زیادی به خوردن خون پیدا می کند.قربانیان او به مرور زیاد شده و شهر را وارد آشوب می کند...
دیمن یک فرد ضد مسیح در آخر سرنوشت خود در دستان شیاطین می بیند. در همین حال نیروهای تاریک عرفانی شروع به از بین بردن تمام کسانی که مشکوک به هویت واقعی کودک بودن، می کنند و …
به دنبال اپیدمی رو به رشد زامبی ها که از گور برخواسته اند، دو تن از اعضای گروه ویژه پلیس فیلادلفیا، بهمراه یک گزارش دهنده ترافیک، و دوستش که یک مجری تلوزیونی است، به دنبال یافتن پناهگاه وارد یک مرکز خرید می شوند و ...
سال ۱۹۶۳، در شب جشن هالووین پلیس دختری ۱۷ ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر ۶ ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از ۱۵ سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و ...
یک مرد جوان که به خودش اعتماد دارد که می تواند یک خون آشام باشد، به شهری کوچک در پنسیلوانیا نزد پسر عمویش می رود تا در آنجا هم زندگی کند هم به خون آشامیدنش برسد…
“سوزان استیونسون” (اورسلا آندرس) به همراه برادرش “آرتور” (آنتونیا مارسینا) به گینه نو میروند تا شوهر “سوزان” راکه طی یک تحقیق علمی در جنگل ناپدید شده را پیدا کنند.”ادوارد فاستر”(استیسی کیچ) که همکار و دوست شوهر “سوزان” بوده به عنوان راهنما آنها را در آن جنگلهای مرموز همراهی میکند…
مسافری به نام "کراسلی" با اجبار وارد زندگی یک آهنگساز و همسرش شده و با استفاده از سحر و جادویی که در گذشته آموخته،تلاش می کند میزبان را خود را بیرون کند…..
صدسالگلی شهر ساحلی "آنتونیو بی" از راه رسیده است.وقتی مردم شهر مهیای جشن می شوند،قربانیان جنایتی که موسسان شهر سالها پیش مرتکب شده است از دریا برخواسته و خواستار اجرای عدالت می شوند و...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
یک افسر فرمانده جدید به قلعه ای دورافتاده که به عنوان آسایشگاهی برای سربازان دیوانه ارتش استفاده می کند فرستاده می شود. او با اجازه دادن به بیماران برای زندگی در خیالات دیوانه وار خود آن مکان را دوباره احیا می کند و…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
دو دانشجوی امریکایی – «دیوید کسلر» (نوتن) و «جک گودمن» (دان) – در سفری تفریحی به لندن، در بیشه زاری خلوت مورد حمله ی گرگی قرار میگیرند. «جک» از پا در میآید و «دیوید» به سختی مجروح و در بیمارستان بستری میشود. «جک» با حالتی تغییر شکل یافته به ملاقات «دیوید» میآید و به او میگوید که پس از چندی به گرگ نما بدل خواهد شد.
سرایدار یک کمپ تابستانی بر اثر یک شوخی به طور اتفاقی آتش می گیرد.سالها بعد او از آسایشگاه روانی مرخص شده و به کمپ بازمی گردد تا از ساکنان آنجا انتقام خود را بگیرد ...