موضوع این نوشته دربارهی چیستیِ "رُست سه پرنده" و دلیلِ ناگهانیِ نیاز به یک مبل نو است. میکی در این متن به بررسیِ علاقهی شدید ما به جشن کریسمس، مراحل آموزشِ بابا نوئل شدن و آشنایی با آداب و رسومِ گوناگون در این مسیر میپردازد.
نخستوزیر جدید جمهوریخواه، پادشاه بریتانیا و خانوادهاش را از پول و داراییهایشان محروم میکند و آنها را مجبور میکند که در یک املاک شورایی مخروبه زندگی کنند...
پس از اینکه شریک تجاری او و نامزدش شرط میبندند که او نمیتواند عشق را پیدا کند، یک کارآفرین نامزد هر کاری را انجام میدهد تا ثابت کند اشتباه میکنند...
در این دنباله برنده جایزه، گنگسترها یک سال بعد زندگی خوبی دارند. جک، سم، و توبین با مردی در حال مرگ روبرو میشوند که به آنها خبر میدهد یک فرد روانپریش در شهر نزدیک، مردم را گروگان گرفته است. وقتی او اشاره میکند که مکس کاستلی یکی از گروگانهاست، گنگسترها تمام توجه خود را به این شرور جدید معطوف میکنند به این امید که یکی از اعضای خانوادهشان را که فکر میکردند مرده است، نجات دهند.
کاچین و امیلیا، منتظر ورود اولین فرزندشان هستند. آنها با هم سفری به میامی با بهترین دوستانشان، کولی و پاملا ترتیب می دهند، جایی که شگفتی بزرگی در انتظار آنهاست....
پس از اینکه همسر فرانک به طرز مرموزی مسموم می شود، او دفترچه خاطراتی را پیدا می کند که نشان دهنده همه معشوقه های قبلی او است که آنها نیز مظنونان بالقوه قتل هستند.
در حالی که عمارت "بریت فیلدز" برای جشن شب یلدا آماده می شود، شکستن یک تزیین کریسماسی، زویی را به سمت کشف یک راز خانوادگی سوق می دهد و گابی خود را در چنگ رئیس جدیدش، میا، می بیند...
دو دوست 20 ساله تصمیم می گیرند که یک ازدواج یک ساله "شروع" را پشت سر بگذارند تا بتوانند برای ازدواجهای واقعی که امیدوارند بعداً در زندگی داشته باشند تمرین کنند...