راهزنان به محموله ای از محکومان حمله می کنند و تنها یک گروهبان، دخترش و هفت زندانی زنده می مانند. گروهبان باید زندانیان خود را به مقصد برساند در حالی که شبکه ای از دروغ، طمع و خیانت آشکار می شود...
ساندو کید، بازماندهی یک کشتار وحشیانه، برای انتقامجویی دست به کار میشود. او با بیرحمی تمام عاملان کشتار را به قتل میرساند و در این مسیر با رنجرزهای تگزاس همراه شده و با فردی همدل آشنا میشود.
سربازان فراری کنفدراسیون بر یک شهر مرزی تسلط می یابند، اما پس از تعرض به یک زن جوان سیاه پوست، گروهی از بردگان آزاد شده مسلح می شوند و به آنها ضدحمله می زنند...
در سال 1870، یک گروه تبهکار یک قطار را دزدیدند و یک شمشیر تشریفاتی ژاپنی را که به عنوان هدیه ای برای رئیس جمهور ایالات متحده بود، می دزدند، و باعث شد که یک تعقیب و گریز برای بازیابی آن انجام شود.
گروهی از انقلابیون مکزیکی یک کشیش شهر و تعدادی از پیروان مسیحی او را به قتل میرسانند. ده سال بعد، زنی بیوه به قصد انتقام از قاتلان شوهرش وارد شهر می شود...
باند خلافکارانی که در یک شهر متروکه پنهان شده بودند، ناگهان خود را درگیر یک درگیری با یک ولگرد مرموز که بومرنگ پرتاب میکرد و یک مرد بیوه شدند که هر دو به این شهر ارواح آمده بودند.
داستان فردی به نام "سن نو ریکیو" که پسرِ صاحب یک دکه ی ماهی فروشی است. وی بر حسب علاقه به مطالعه بر روی چای می پردازد و در نهایت به یکی از تاثیرگذارترین افراد در مراسم "چای ژاپنی" تبدیل می شود...
باک و واعظ ماموریتی را بر عهده می گیرند تا از منطقه خطرناکی که در کمین قانون شکنان است، گذرگاهی امن برای بردگان آفریقایی-آمریکایی آزاد شده فراهم کنند...
یک سرباز فراری سیاهپوست از ارتش اتحادیه و یک بومی آمریکایی معلول که به عنوان گروگان گرفته شده، برای بقا و در امان ماندن از دست یک شکارچی جایزه بگیر نژادپرست و گروههای خلافکار همسایه، مجبور میشوند با هم همکاری کنند.
مردی سرگردان و ماهر در مبارزه با مشت، همراه با مردی مسلح و بیرحم که به عنوان دلال زنان نیز کار میکرد، به کودکی یاری رساندند تا به حق قانونی خود یعنی ارثیه برسد.
یک کلانتر مصمم، یک دزد و دوست دخترش را تعقیب می کند و اجازه نمی دهد هیچ چیز مانع دستگیری آنها شود. او از تمام تلاش خود برای یافتن آنها استفاده می کند و حتی از خطرات احتمالی هم نمی ترسد...