انتقامجویان حتی تو بدترین موقعیتهای کیهانی همیشه یه جورایی پرچم امید دستشون بود، کسایی که میتونستن کل روز مبارزه کنن و کیف کنن. ولی تاندربولتسها؟ اونا کلاً یه چیز دیگهن! این فیلم جدید مارول یه تیم عجیب و غریب رو جمع کرده، نه قهرمانای خوشرنگ و لعاب، بلکه یه سری آدم غرغرو و ناسازگار. یلنا بلووا، قاتل بیوهی سیاه که طعنههاش باحاله، باکی بارنز، سایبورگ روس که قبلاً مامور مخفی بود، جان واکر که کاپیتان آمریکا رو ضایع کرده، گوست که دشمن تغییرشکلدهندهست، رد گاردین، سرباز قدیمی شوروی، تسکمستر که هر حرکتی رو میتونه کپی کنه و یه شخصیت مرموز به اسم «باب». باور کن، اینا اصلاً تیمی نیستن که بخوای واسه نجات دنیا روشون حساب کنی!
قتل فجیع دختر هفده سالهای به نام هیلی ایستون، جامعهای کوچک را تکان میدهد و پلیس محلی را به تحقیق وا میدارد. دو کارآگاه به نامهای تروینو و بلامی در پی یافتن قاتل، با سرنخها و مظنونان متعددی روبهرو میشوند.
در این هجویهٔ دیوانهوار با حال و هوای دههٔ ۱۹۵۰، شوهری که احساس سرکوبشدگی میکند، میکوشد تا همسرِ نانآورِ خود را به طمعِ دریافتِ مبلغِ بیمهٔ عمرش به قتل برساند.
در میان حلقههای جرم و جنایت مرتبط با مواد مخدر، خبرچینهای موسوم به «یابا» اقدام به فروش اطلاعات مجرمان میکنند. مجرمان نیز از این اطلاعات به منظور تخفیف در مجازاتهای خود بهره میبرند و در مقابل، نیروهای انتظامی از آن برای انجام دستگیریها استفاده میکنند. بدین ترتیب، «یابا»، پلیس و دادستانها یک مثلث اساسی و تعیینکننده را شکل میدهند.
زنگ میائو ژو، رهبر انجمن مبارزه با کلاهبرداری، پس از حل یک پرونده بزرگ، از توطئهای عظیمتر آگاه شده و تیمش را برای نفوذ به شبکه پولشویی تانگ گنگ به عنوان سخنگو و جمعآوری مدارک جرم میفرستد. اما ترفیع آرو توسط تانگ گنگ و کشف دست پنهان قدرتمندتری در پشت پرده، منجر به شکاف در انجمن و کشف پرونده قتل ۲۰ سال پیش در چین میشود که ارتباطی پیچیده با کلاهبرداریهای فعلی دارد و انجمن را در معرض خطرات بیشتری قرار میدهد.
دو برادر جوان در دوبلین، برای پیشبرد اهداف جمهوریخواهان در شمال، با چالشهای وفاداری و شرافت در دنیایی خطرناک روبرو میشوند و به هر شکلی به این هدف کمک میکنند.
فری بومان پس از آنکه امپراتوری مواد مخدریاش فروپاشید، به نظر میرسید که به دور از دنیای تاریک برابانت به آرامش رسیده است. چه انگیزهای میتواند باعث شود که او همه چیز را به خطر انداخته و دوباره به آن دنیا بازگردد؟
استفانی اسمادرز و امیلی نلسون در جزیره کاپریِ ایتالیا برای شرکت در مراسم عروسی مجلل امیلی با یک تاجر ثروتمند ایتالیایی، تجدید دیدار میکنند؛ اما این گردهمایی با وقوع قتل و خیانت، مختل میشود.
مایکل، که به شاهزاده مواد مخدر شهرت دارد، و فردی به نام عقرب، در حال غصب کردن مناطق تحت نفوذ خلافکارهای قدیمی هستند. در این میان، آشفتگی و کشمکش بین این گروههای تبهکار، سه فرد گمنام را که برای بقا دست و پنجه نرم میکنند، درگیر خود میسازد. با گذر زمان و تغییر نسلها، هرگز نمیتوان پیشبینی کرد که چه کسی قربانی واقعیتهای تلخ این دنیای جنایتکارانه خواهد شد.
وولف برای حل معمای قتل یک دوست قدیمی، با برادر خطرناکش براکس و ماریبث مدینا متحد میشود. آنها یک توطئه مرگبار را کشف میکنند و هدف قاتلانی بیرحم قرار میگیرند که برای حفظ اسرارشان دست به هر کاری میزنند.
داستان بر اساس زندگی ادموند کمپر، قاتل زنجیرهای آمریکایی است که در نوجوانی والدین بزرگ خود را کشت و پس از آزادی، هشت زن دیگر، از جمله مادرش را به قتل رساند.
میکی چرناک، پسری اهل تلگارت، به ریاست باندهای مافیایی رسید و فردی محترم در این عرصه گشت. اما این جایگاه برای چرناک کافی نبود؛ او رویای حکمرانی بر تمامی اسلواکی و تبدیل شدن به بزرگترین رئیس مافیا را در سر میپروراند. با این وجود، مسیر صعود او به قدرت، مسیری پر از خیانت و جسدهای قربانیان بود. نکتهای که چرناک از آن غافل ماند، دست کم گرفتن نیرومندترین شبکه مافیایی تاریخ اسلواکی، یعنی سیاستمداران و سازمان اطلاعات مخفی آنها بود.
وقتی یک مجری تلویزیونی سوئدی شوهرش را در مورد اتهامی مورد بازخواست قرار می دهد، زندگی اش زیر و رو می شود. فرار او از این ماجرا، منجر به شکل گیری داستان پیچیده ای از دروغ و تردید می شود.
دو-هیون تحت فشار شدید انتظارات مادرش، برای ورود به یک مدرسه معتبر در سئول، مدارک جعلی تهیه میکند. این کار او، جرقهای برای یک هدف بزرگتر میشود: تسلط بر سیستمی که قبلاً او را نادیده گرفته بود...
مردی به نام یو لیانگ شنگ در جستجوی خواهر ربوده شدهاش در سیچوان با زنی به نام گو شیائومان روبرو میشود. در این مسیر، گروههایی با اهداف پنهان دست به اقدامات گمراهکننده میزنند و در یک عملیات نجات خطرناک که در میان توطئهها جریان دارد، تشخیص هویتها دشوار میشود و سرنوشت نهایی نامعلوم میماند.
پنج خواهر و برادر که سالها پیش دست از دزدی برداشته بودند، مجبور میشوند تا از بازنشستگی بیرون بیایند و بزرگترین سرقت زندگیشان را انجام دهند. این کار به قیمت از دست دادن همه چیزهایی تمام میشود که برایشان ارزشمند است.