داستان فیلم درباره سه قانون شکن است که بصورت تصادفی با هم همسفر شده و با یک ماشین زرد رنگ به اقصی نقاط نیوزیلند سفر میکنند و بخاطر آشوب هایشان پلیس و رسانه ها نیز در تعقیبشان می باشند...
یک جوان ورزشکار رزمی که حرفه ای است سعی دارد تا مهارت خود را روز به روز افزایش دهد تا قدرت خود را چند برابر کند . داستان از انجایی شروع می شود که یک غریبه به دنبال او بوده و سعی دارد ملاقاتی را با وی ترتیب دهد که ...
"یان جیان"، مهندس فناوری اطلاعات جوان چینی است که داوطلبانه به شمال آفریقا میرود تا داوطلبانه به یک کمپانی در راقبتی کمک کند، برنده مسابقه می تواند حق کنترل ارتباطات بین جنوب و شمال را داشته باشد. مایکل جاسوسی فرانسوی که برای غرب کار می کند. رئیسش به او دستور داده تا به شمال آفریقا برود و برنده رقابت شود تا بتوانند منابع عظیم معدنی آفریقا را به کنترل خود درآورند...
فیلم در دوران ممنوعیت سال 1930 جریان دارد، جائی که یک پلیس فاسد متوجه میشود که مشروبات الکی که به شهر قاچاق میشوند، با دخالت خونآشام ها صورت میگیرد و...
سالوادور به قتل برادر خود در نوجوانی متهم شده است و به تنهایی در پاتاگونیا زندگی میکند ، چند سال بعد خواهر و برادرش به پیش او می آیند تا بر سره مسائل مربوط به ارث پدری صحبت کنند اما این امر باعث میشود تا تنش هایی میان آن ها به وجود بیاید و ...
"هری ولنتینی" و "مو دیکشتاین" ماموران گروه مافیای "کستلو" هستند.آنها برای شرط بندی بر روی یک اسب مسابقه فرستاده می شوند اما بر روی اسب اشتباهی شرط بسته و 25 هزار دلار بدهکار می شوند...
یکی از رؤسای پلیس فدرال به نام «هری شانن» (مگاوین)، از مأمور سابق، «مارک کامینسکی» (شوارتزنگر) کمک میخواهد تا با رهبر تبهکاران شیکاگو، «لوییجی پاتروویتا» (وانامیکر) مبارزه کند. او به «کامینسکی» پیشنهاد میکند که با هویت جعلی به درون دار و دستهٔ «پاتروویتا» نفوذ کند...
سال پیش، قاتلی به رئیس مافیای چینی، یو، حمله میکند. همسر یو، شینگنام، برای پیدا کردن قاتل، چایی و کام را مامور میکند. چایی، قاتل را که میو، دوست دوران کودکیشان است، پیدا میکند. او برای نجات میو، به فرار او از هنگ کنگ کمک میکند...
حرص و طمع سیریناپذیر، نفرت و توهم، جنایاتی هستند که زندگی در نهایت مجازات آنها را به ارمغان میآورد. چه کسی نقش چه کسی را بازی میکند؟ هیچ کس نمیداند. "خوک، مار و کبوتر"، داستانی سنتی چینی است که میتواند وضعیت چن کوی-لین، شخصیت اصلی این فیلم را منعکس کند...
در پی وقوع قتل های زنجیره ای در شهر و ناتوانی پلیس در حل این معما، تیمی از کارآگاهان زبده CBI به سرپرستی سِتوراما ایر ماموریت حل این پرونده پیچیده را بر عهده می گیرند...
بعد از اینکه داروخانهای در شهر کوچک محل زندگی دختری که هنوز با پدر و مادرش زندگی میکند، مورد سرقت قرار میگیرد، او برای حل این جنایت شخصاً وارد عمل میشود. در عین حال، او سعی میکند از دوست پسر سابق خود جدا شود و به یک فرد بالغتر تبدیل شود.
آدم برای رهایی از عذاب وجدان و شروع زندگی جدید، به محله ی دوران کودکی خود باز میگردد. او قصد دارد با گذشته ی خود و خاطرات زشت آن، از جمله قتل مردی که برادرش به دنبال انتقام از او است، روبرو شود و آنها را به آرامش برساند.
این فیلم بر روی خانوادهای تمرکز دارد که در حال آغاز دورانی جدید از مبارزه با جرم و جنایت به عنوان ابرقهرمانان هستند. زمانی که یکی از عملیات نجات آنها به اشتباه پیش میرود، تاندرمن ها به هیدنویل فرستاده میشوند...
در سال 1963، پاتریشیا ویر هجده ساله ربوده شد و به طرز وحشیانه ای مورد تجاوز قرار گرفت. تریش عهد می بندد انتقام خود را از فرد متجاوز بگیرد. اما سیستم حقوقی آمریکا او را شوکه می کند...
در دهه ۱۹۷۰، زنان غواصی به نام «هانئیئو» در روستای کوچک گچون زندگی میکردند. آنها برای امرار معاش، زیر آب به جمعآوری آبزیان میپرداختند. اما با ساخت چند کارخانه در نزدیکی ساحل، منابع آبزیان کاهش یافت و هانئیئوها با مشکلاتی در زمینه امرار معاش خود روبرو شدند. آنها مجبور شدند به تجارت قاچاق در آب روی بیاورند. اما تجارت قاچاق در روستای آنها آنقدر بزرگ شد که کنترل آن از دست رفت و این روستای آرام به تدریج از هم پاشید...
تاکه میچی، مرد جوانی که در حال حاضر یک مرد شکست خورده است، پس از دیدن قتل دوست دخترش، هیناتو، توسط باند توکیو مانجیکای، تصمیم می گیرد که به گذشته برگردد و گذشته را تغییر دهد تا هیناتو را نجات دهد...