فیلم "دفترچه خاطرات" در مورد افسر سابقی به نام کبیر است که به یک معلم تبدیل می شود. او در یکی از مدرسه های کشمیر که وضعیت بسیار بدی دارد، مشغول به کار می شود. هنگامی که او دفترچه خاطراتی که متعلق به معلم قبلی است را پیدا می کند، همه چیز عوض می شود…
کایرا یک فیلمبردار تازه کار است که به دنبال زندگی کامل و بی نقص میگردد. آشنا شدن او با جاگ، یک جوان متفکر، باعث می شود طرز فکرش نسبت به زندگی تغییر کند...
داستان فیلم بر روی مردی 50 ساله تمرکز دارد که یک پدر تنها است و به تازگی عاشق زن 26 ساله ای شده است. این موضوع در نهایت باعث نارضایتی خانواده و همسر سابقش می شود…
هنگامی که یک محقق مشهور معماری در طی یک سخنرانی ناگهان بیمار میشود ، پسرش متوجه میشود که در شهری در ایالت ایندیاتا گرفتار شده است ، جایی که پدر معمارش به کما رفته است. در همین حین او شخصی را ملاقات میکند که میخواهد به جای اینکه آرزو و رویاهای خود را دنبال کند ، در این شهر و در کنار مادرش بماند و…
فیلم «مرز» به کارگردانی علی عباسی، که بر اساس داستان کوتاهی از جان لینکویست نویسنده سوئدی ساخته شده، داستان یک زن پلیس را روایت میکند که از شامهای قوی برخوردار است و میتواند بر تکیه بر این حس خلافکاران را رهگیری کند. زندگی او و زندگی یکی از خلافکارانی که قصد دارد از مرز عبور کند، با این حس بویایی متحول میشود و سرنوشت او را به مسیر دیگری میاندازد.
این فیلم داستان دو جوان را به تصویر میکشد که تصمیم میگیرند برای گذراندن آخر هفته به نیویورک بروند ، آنها بعداز رسیدن به نیویورک با وضعیت بد آب و هوایی و یک سری ماجراهای دیگر مواجه می شوند ، که…
بریجت خواهان این است که همیشه مجرد بماند اما زمانیکه متوجه می شود حامله است و حرفه شغلی اش در خطر افتاده،مجبور می شود که به دنبال پدر نوزاد بگردد ولی او نمیداند که پدر نوزاد چه کسی است. اما با یک دردسر، او می تواند پنجاه درصد از هویت پدر نوزاد مطمئن شود ...
در ابتدای همه گیری Covid-19 ، اسکات بازیگر 22 ساله فیلم های پرفروش باید دختری را پیدا کند که با او ارتباط عجیب و غریبی دارد قبل از اینکه خیلی دیر شود ، در حالی که مادرش ویروس جدیدی را می گیرد...
آویناش برای ابراز عشق به دختر مورد علاقه اش در کافه وی مشغول به کار می شود ولی اوضاع زمانی پیچیده می شود که مادر آن دختر عاشق اویناش میشود و حالا یک مثلث عشقی عجیب به وجود می اید و...
ساشا و مارکوس که در دوران کودکی دوستان یکدیگر بودهاند، دست زمانه آنها را به مدت پانزده سال از یکدیگر جدا میسازد. تا اینکه یک روز ساشا مارکوس را در سان فرانسیسکو ملاقات میکند و علارقم گذشت تمامی این سالها هنوز هم برق امید و حال و هوای دوران کودکی در چشمان هر دوی آنها میدرخشد…
فرد پس از اینکه نخستین عشق دوران زندگی اش را ملاقات می کند، تصمیم می گیرد در کنار وی که حالا قصد حضور در انتخابات را دارد قرار بگیرد و نویسنده سخنرانی های او باشد اما...