رایدر و جولینا به تازگی دلباختهی یکدیگر شدهاند. با این حال، این رابطهی عاشقانه و پرشور، به دلیل مغایرت با قوانین جامعهی چندهمسریشان، ممنوع است. اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که پدر رایدر اعلام میکند خداوند جولینا را برای همسری خود برگزیده است.
در دوران رکود بزرگ، بانی پارکر و کلاید بارو در حالی که مشغول نوشیدن شکلات داغ بودند، با هم ملاقات میکنند و عاشق یکدیگر میشوند. عشق پرشور آنها به دزدی از بانک، زندان و جنایت در چندین ایالت منجر میشود و جایگاه آنها را در تاریخ تثبیت میکند.
میازاکی از نوبورو و موموس می خواهد وانمود کنند که با هم قرار می گذارند تا شایعات بد در مورد او تمام شود. هر دو در مقابل دیگران مانند یک زوج رفتار می کنند و به زودی او شروع به ایجاد احساسات برای موموسی می کند که هنوز عاشق میازاکی است...
یک تاجر بدهکار هند شرقی (کبیر بیدی) برای دختر جوانش (ناتالی پررا) مراسم ازدواج به پا می کند ، اما او در جزیره ترینیداد به یک خواننده محلی (ماشل مونتانو) علاقه پیدا می کند...
دو بچه خرخون و بی دسته و پا که تا حالا با کسی رابطه نداشتند، در زمان مَستی با هم رابطه برقرار می کنند و عاشق هم می شوند که لِسی دوقولو حامله میشود و ....
کیائو کیائو و لی زینگ یک قرارداد جدایی می نویسند و توافق می کنند که اگر تا پنج سال دیگر هر دو مجرد بودند با هم ازدواج کنند -. وقتی کیائو کیائو به عروسی لی زینگ دعوت می شود، او مصمم است عشق سابق خود را به دست آورد...
آئوی به تنهایی در یک آپارتمان زندگی میکند. شوسی به آپارتمان کناری آئوی نقل مکان میکند. شوسی دانشآموز بسیار محبوبی است. به دلیل یک اشتباه، آئوی باعث میشود آبپاش اتاق شوسی روشن شود. تا زمانی که اتاق او تعمیر شود، شوسی با آئوی میماند.
جمال، یک آرایشگر ساکن شهر آخیسار، با مشکلی غیرمنتظره روبهرو میشود. در این شهر کوچک، جایی که همه یکدیگر را میشناسند، افراد دارای قدرتهای عجیبی هستند.
کلودیو عاشق میشود و زندگیاش تغییر میکند، زیرا میخواهد لوییزای محبوب و زیبا را نجات دهد. او تنها هدف واقعی خود در زندگی و زیبایی مشغول شدن به تمام مشکلاتی را کشف میکند که زندگی ارائه میدهد، به جای اینکه لوس و محدود در یک زندگی فاسد بماند. رم فقط یک شهر نیست، فرشتههای مناسب برای این کار را دارد. شهر کلودیو را همراهی خواهد کرد.