کارگری به نام “داگلاس” پس از مراجعه به شرکت « ریکال » احساس می کند که جاسوس است و به خودش مشکوک می شود. شرکت “ریکال” خاطرات افراد را با خاطرات جدید عوض می کند و برای آنها گذشته ای می آفریند که دوست داشتند داشته باشند. اما تعویض خاطرات “داگلاس” درست پیش نمی رود و پای او به ماجرا های عجیب و غریبی باز می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
یک قطار با بی توجهی بعضی از کارکنان راه آهن، با سرعت بالا به راه افتاده و در آستانه برخورد با موانع سر راه و انفجار است. اما یک مهندس کهنه کار و دستیارش وارد جریان می شوند تا از یک فاجعه جلو گیری کنند...
«کلیوس» با یک تبهکار چینی روبرو می شود که قلب تقریبا فناناپذیر او را دزدیده، و به جای آن یک قلب باتری ای در سینهاش قرار داده که مرتب باید شارژ الکتریکی شود تا او را زنده نگه دارد.
خون آشام ها در تلاش هستند تا اف.بی.آی را متعاقد کنند که بليد باعث کشته شدن بيش از هزاران انسان شده است تا از اين طريق او را بی اعتبار سازند. ماموران اف.بی.آی محل اقامت بليد را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچيان شب به اسم هانيبال کينگ و ابيگيل ويسلر از مهلکه نجات می یابد. بليد سپس از طريق ايندو نفر در می يابد خون آشام ها در پی يافتن دراکولای افسانه ای هستند تا از طريق او ويروس خون آشامی را در سرتاسر جهان منتشر کنند...
قهرمانان باید برای دفاع از کره زمین به دنیای بیرون سفر کنند ، زیرا "عقرب"قبل از اینکه برای احیای یک موجود مورد استفاده قرار گیرد ، به دنبال کامیدوگو باستانی است ...
داستان فیلم در دوران سلسله تانگ جریان دارد، ماجراهای دو سارق در یک روستای به ظاهر آرام روایت می شود، جایی که آنها با یک زن زیبا ، گروهی از سربازان و یک دهکده که قصد کشتن این دو نفر را دارند روبرو می شوند...
موموکو ، خواننده مشهور پاپ ، توسط روئی ، رقیب شکست خورده ، کشته می شود. پس از اینکه او توسط یک دانشمند دیوانه به عنوان یک نیمه روبات ، نیمه زامبی دوباره زنده می شود و می فهمد که روئی هویتش را به دست گرفته ، موموکو علیه ستاره جدید و طرفدارانش تلافی می کند...
ریکا از نسل نینجا است. پدربزرگش هیو آخرین رئیس قبیله نینجا و پدرش یک محقق سایبورگ است. هر دو کشته می شوند که یک شرکت سلاح به آزمایشگاه او حمله می کند تا از تحقیقاتش استفاده کند. ریکا قصد دارد انتقام مرگ آنها را بگیرد...
یک دختر نوجوان معمولی متوجه می شود که دارای قدرت های فوق العاده است و با مربی ای دوست می شود که او را از نقش خود در کمک به برقراری صلح در گروه هایی که صدها سال در جنگ بوده اند مطلع می کند...
در سال 1161 ، وانیان لیانگ ، امپراتور سلسله جورچن جین ، قصد حمله به سلسله سانگ جنوبی را داشت. به دلیل سیاست سختگیرانه استخدام و بی رحمی جین ، زندگی مردم در دشت مرکزی رادشوار کرد. شین کیجی ، 21 ساله ، در جنگ با روستاییان برای مبارزه با ارتش جین بلند شد و سپس به ارتش داوطلبانه با نفوذتر به رهبری گنگ جینگ پیوست ...
دو زن جوان از دو طرف جنگ داخلی به عنوان پرستار میدان جنگ داوطلب می شوند و با فرماندهان و جنایتکاران جنگی روبرو می شوند تا وظیفه خطرناک خود را انجام دهند...
افسر پلیس «جان مکلین» (بروس ویلیس) برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفق به خنثی ساختن عملیات آنها میشود.
اطلاعات و جزئیات افسران سِری، از دیتـابیس پلیس پاک شده اند ، در این حال یک افسر ارشد "دینگ" یک پیغام مشکوک از طرف "BlackJack" دریافت میکند که باعث می شود او به همراه "کیو سِر" به دنیال لیست افسران پلیس باشند که کدام یک پلیس و کدام یک جنایتکر هستند و..