در دبیرستانی در کالیفرنیا،معلمی متاهل مربی ورزش و مشاور مدرسه است.او با چند تن از دانش آموزان دختر رابطه نامشروع برقرار کرده و در نهایت مجبور می شود برای ساکت کردن آنها را به قتل برساند...
یک زن، بازمانده از یک قتل نافرجام توسط فردی که پلیس او را «قاتل نیمه ماه» نامگذاری کرده است، و شوهرش باید قبل از اینکه قاتل دوباره به او ضربه بزند، ریسمان ارتباطی بین خود، شش زن دیگر و قاتل را پیدا کند ...
یک زن استرالیایی برای جستجوی خواهرش که متوجه می شود با یک باند قاچاق هروئین درگیر است، وارد لندن می شود. خود این باند مورد حمله یک رقیب ناشناس قرار می گیرد که به طور روشمند با شلیک گلوله به سر آنها را ترور می کند...
دو زن میانسال بعد از این که پسران خود از دست می دهند، تصمیم می گیرند به هاییود، کالیفرنیا بروند و یک مدرسه رقص برای کودکان مشتاق باز کنن تا راه را برای ستاره شدن باز کنند و …
یک زوج متاهل در حالی که در هائیتی تعطیلات خود را سپری می کنند، با یک دوست قدیمی دکتر که در آنجا زندگی می کند ملاقات می کنند. دکتر ویلیامز فرمول دارویی جدیدی را اختراع کرده است و ...
داستان پیچیده ارواح دیکنزی در مورد دو کودک خردسال که با مادرشان به یک عمارت قدیمی نقل مکان می کنند. روح ساکن ناب آنها را با دو کودک ارواح آشنا می کند که از آنها می خواهند یک معمای باستانی را حل کنند..
در یک مدرسه انحصاری پسرانه، یک معلم جدید ورزش به دعوای دو مربی مسنتر کشیده میشود و متوجه میشود که همه چیز در مدرسه آنطور که به نظر میرسد بیتفاوت، آرام و بیضرر نیست...
دو خواهر قلعه خانوادگی خود را به ارث میبرند، که گفته میشود توسط جدشان که زنی موی کلاغی و جامه سرخپوش است و هر صد سال هفت قتل مرتکب میشود، تسخیر شده است.
تصادفاً، معلم مهد کودک آرام، به طرز باورنکردنی شبیه به شرور وحشتناک است که کلاهخود اسکندر کبیر را دزدیده است. و همدستان شرور، غیرمنتظره شبیه به کودکان هستند - آنها نیز به عشق و مراقبت نیاز دارند...
یک عکاس در یک سفر باستان شناسی که در حال حفاری ویرانه های اِتروسک در ایتالیا است، شروع به شک می کند که همه اتروسک هایی که در آنجا دفن شده اند واقعا مرده نیستند...