دو بازپرس جنایی به نام های جان پرادهوم و اندی هولینگورث مسئول پرونده قتلی وحشتناک می شوند. اما با وقوع قتل های بیشتر کارشان گره می خورد و متوجه می شوند با قاتلی زنجیره ای مواجه هستند که قصد دارد بدن مسیح را بازسازی کند...
ماریو، یک قهرمان جنگی ثروتمند و عجیب و غریب، با مارکو، یک فرد تنها با یک قایق بادبانی دوست می شود و او را به خانه می برد تا با همسر جدا شده اش کلیوف و خواهر شوهر سرکوب شده اش ماتیلد ملاقات کند...
سرمایهگذاری که قصد توسعه یک اقامتگاه توریستی را دارد، تحقیقاتی را در مورد افسانههای جزیره اسرارآمیز آیو به امید بهرهبرداری از زیبایی بکر آن آغاز میکند...
این فیلم داستان وان سیگرت (ویلسون)، قاتلی سریالی را دنبال میکند که قربانیان خود را از بین میبرد زیرا معتقد است که آنها از زندگی خود راضی نیستند. او در طول سفر خود با زنی به نام فرین (گاروفالو) آشنا می شود که به او علاقه مند می شود. فرین به وان کمک می کند تا از دست پلیس فرار کند، اما ...
داچ وان دن بروک (هریسون فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش پیتون (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحههای هوائی شهر، سقوط میکند. اما مدتی بعد، داچ پی میبرد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمیرفته...
دو دوست صمیمی به نام پنی و وندی پس از ترفیع وندی دچار اختلاف میشوند. پنی که احساس ضعف و ناتوانی میکند، برای انتقامگیری، هنگ کنگ را ترک کرده و پس از نوشیدن خون مار به آنجا بازمیگردد.
تونگ یک پلیس خیابانی در هنگ کنگ است که با فای، یک عضو ترایاد (گروه جنایی سازمان یافته چینی)، دوست است. فای یک قاتل حرفهای را استخدام میکند تا یک رقیب تجاری را به قتل برساند، اما عملیات قتل به طور ناخواسته با مشکل مواجه میشود و فای، به اتهام متورطی در این حادثه، در حالی که در حال فرار است، عملیات تعقیب و گریز را آغاز میکند...