غریبه هایی که در یک روستای مه گرفته گیر افتاده اند تلاش می کنند تا راز رویاهایی که از مردگان می بینند را کشف کرده و با موجودات وحشتناکی که آنها را شکار می کنند مقابله کنند...
وقتی یک کارآگاه زن شروع به تحقیق در مورد یک رشته قتلهای وحشتناک میکند، به یک پزشک دیوانه میرسد که توانسته است با آزمایشهای ژنتیکی، خود و موجود دستسازش را بیش از ۲۰۰ سال زنده نگه دارد.
یک قاتل دیوانه که ماسک لاستیکی هیولایی بر سر دارد، دو زن را با چنگال می کشد. زن جوانی از تلویزیون در مورد جنایت می شنود، بدون اینکه بداند قاتل به دنبال او می آید...
نورمن، مرد جوانی که خیلی عاشق دوست دخترش است، در جشن تولد پدر او که در هتلی برگزار میشود شرکت میکند. اتفاقاً در همان هتل، فرقهای در حال آماده شدن برای تولد خدایی است که آن را میپرستد.
صدای خش خش پای لومپی از میان درختان جنگل می آید. پوه، ببری و پیگلت ترسیده اند و به خانه ی خرگوش پناه می برند تا از وی راهنمایی بجویند. روو نیز به آن ها می پیوندد و همه موافقت می کنند که ...
در سوگواری غرق شدن غم انگیز دخترشان سارا، جیمز و آدل با ابریل، دختر جوانی که ادعا می کند 60 سال پیش مرده ملاقات می کنند که شباهت شگفت انگیزی به سارا دارد...
مرد ميان سالي به نام «دان جانستن» (موراي) روزي نامه اي به دستش مي رسد که نويسنده اش مدعي شده بيست سال پيش از او صاحب پسري شده و احتمالا همين حالا اين پسر دنبالش مي گردد. ابتدا «دان» اهميتي به اين نامه نمي دهد اما بعد به اصرار همسايه اش، «ونستن» (رايت)، مردي اهل اتيوپي، راهي سفر مي شود تا دريابد کدام يک از زنان سابق زندگي اش آن نامه ي کذايي را فرستاده است...
خانوادهای به شهر کوچکی در کالیفرنیا نقل مکان میکنند، جایی که قصد دارند زندگی جدیدی را در حالی که مدیریت یک تشییع جنازه متروکه را اداره میکنند، آغاز کنند. مردم محلی از این مکان که گمان می رود در زمین خالی از سکنه باشد می ترسند...
مردی که دچار بیخوابی است و در محیطی شهری و بیروح زندگی میکند، شبی در یک رؤیای بیداری عجیب، ماجرایی سورئال را تجربه میکند که شامل طبیعت وحشی و آزادی ج.ن.س.ی است.
یک روانپزشک به دنبال بینشی در مورد زندگی پدرش است که نویسنده تحسین شده کودکان بود. اما وقتی سفرش او را به این باور می رساند که سرزمین فانتزی که پدرش درباره آن نوشته ممکن است واقعا وجود داشته باشد، شوکه می شود...