تنها مدت کوتاهی پس از پرتاب یک ماهواره در فضا، این ماهواره با یک بشقاب پرنده در مقابل چشمان خدمه برخورد میکند. به علت نزدیک بودن کمپین انتخاباتی، سیاستمداران سعی میکنند که این تصادف را از سایرین مخفی کنند...
چهار مسیحی جهان سومی سعی میکنند تا جان برامز، صنعتگر آمریکایی، را در فیلم آزمایشی گلاوبر روشا که تحت تأثیر قتل پیئرو پائولو پازولینی است، متوقف کنند...
هواپیمایی که در معرض تشعشعات قرار گرفته است فرود می آید و زامبی های خون خوار مسلح با چاقو، اسلحه و دندان ظاهر می شوند! آنها در سراسر حومه ایتالیا در حال بریدن، قطعه قطعه کردن و گاز گرفتن هستند...
یک آزمایش بیولوژیکی در فلوریدا به طور فاجعهباری به پایان میرسد. نتیجه: خرچنگهای زمینی ۸ فوتی که با صدای بلند غرش میکنند و هر چیزی را که در مسیرشان قرار میگیرد، میکشند.
در یک آسمانخراش که به عنوان تیمارستان استفاده میشود، بیماران روانی در شرایطی بسیار خطرناک به سر میبرند. با افزایش تنش و خشونت، تعداد مرگومیرها نیز بالا میرود.
یک پلیس سابق ، که اکنون به عنوان یک رمان نویس مشغول به کار است ، برای بازنگری فراخوانده می شود تا به تحقیق در مورد تعدادی از مرگ ها که به نظر می رسد کار یک قاتل زنجیره ای باشد ، اما به زودی مشخص می شود که...
دو بچه به همراه یک فرد بالغ در شهری کوچک با یک سفینه ی فضایی بیگانه مواجه می شوند. بیست و پنج سال بعد، این بچه ها، که اکنون بالغ شده اند و یکی از آن ها کلانتر محلی شده است، در همان شهر با یکدیگر تجدید دیدار می کنند. در این شهر اکنون اتفاقات عجیبی رخ می دهد و در آن موارد قطع عضو احشام و چهارپایان به وفور به چشم می خورد. چندی بعد شرایط از این هم بدتر شده و این موارد قطع عضو به پرونده های قتل انسان تبدیل می شوند...
گروهی از دانشمندان، سیمون، استاد روانشناسی، را به عنوان فرد آزمایشی برای یک آزمایش شستشوی مغزی انتخاب میکنند. پس از آن، آنها سعی میکنند به سیمون بقبولانند که او موجودی از سیارهای دیگر است.
این فیلم با استفاده از چندین کلیپ از ورودی های قبلی Gamera، به نیروهای بیگانه می پردازد که تمام هیولاهایی را که گامرا با آنها روبرو شده است در یک نبرد نهایی برای خلاص کردن سیاره از آخرین امید خود می فرستند.
سندی و گرِگ نوجوانانی هستند که علیرغم هشدارهایی که به آنها داده شده است، با دوستان خود به کمپینگ می روند. آنها به زودی با بیگانگانی روبرو می شوند که از این منطقه به عنوان شکارگاه استفاده می کنند...
یک فضانورد سابق، یک مأمور دولتی و یک کارآگاه پلیس با هم برای مقابله با تهدیدی بیگانه که با اسپورهای غلاف حاوی اسید خورنده مرگبار مرتبط است، همکاری می کنند. این تهدید در یک مزرعه قهوه در آمریکای جنوبی قرار دارد که توسط کلون های غلاف بیگانه کنترل می شود...
موجودی ناشناخته به مردم ساحل حمله میکند و آنها را میکشد. دو دوست قدیمی به نامهای دیوید و ماریانا برای یافتن سرنخهایی از این موجود مرموز به محل بازی دوران کودکی خود باز میگردند.