پس از بازسازی خانه، آوا، طراح دکوراسیون داخلی زیبا، دیوانه وار شیفته صاحب خوش تیپ می شود. او تصمیم می گیرد تا خانواده اش را از بین ببرد و در خانه ای که خودش ساخته با مردی که دوستش دارد زندگی کند...
با ناپدید شدن عجیب لورا، دو همکار، دوست بزرگترش، رافائل، و اِزکیل، از کشفیات اخیر خود مطلع می شوند که ممکن است به آنها کمک کند تا او را پیدا کنند. با این حال، داستان بزرگتر و عجیبتر از آن چیزی است که آنها میتوانستند تصور کنند...
سوامی و آناند که دقیقاً شبیه هم هستند، از پیشینه های متفاوتی می آیند. در شرایط سخت ، یک دختر جوان و زیبا عاشق هر دوی آنها می شود. اما سوامی و آناند چگونه مشکلات خود را حل خواهند کرد؟...
جونگ هو یک کارآگاه کثیف است که دچار مشکل اقتصادی شده. چند تن از دخترهایی که به او پول بدهکار هستند ناپدید شده اند و او باید قبل از لو رفتنش خود را از این مخمصه نجات دهد …
پس از یک تصادف مرگبار در دهکده ای برفی در نوک شرقی کبک، یک اسنوبرد سوار سابق حرفه ای تصمیم می گیرد کابین خود را جمع و جور کند و برای همیشه شهر را ترک کند، اما به نظر می رسد یک نفر یا چیزی - قصد دارد او را متوقف کند...
کارگاه جان هابز (دنزل واشنگتن) پس از دستگیری یک قاتل زنجیرهای (الیاس کوتیاس) و نظارت بر اعدام او، متوجه میشود روش جنایات او هم چنان اعمال میشود. «هابز» بر حسب تصادف درگیر پروندهٔ یک پلیس که سی سال پیش خودکشی کرده میشود و از طریق دختر او و کتابهایی که مییابد، پی میبرد که فرشتهای سقوط کرده و در جسم انسانها حلول میکند...
یک فیلم علمی تخیلی درباره یک ماموریت فضایی که برای شکل دادن به یک سیاره دور فرستاده شده است. با این حال، این ماموریت با چیزی ناشناخته روبرو می شود که برنامه خاص خود را برای این سیاره دارد...
بعد از اینکه مکس و اوری در یک برنامه رسانه اجتماعی برای اولین قرار ملاقات می گذارند، آنها به خانه ای خالی از سکنه سر می زنند و متوجه می شوند که آسیبی که به اشتراک می گذارند ممکن است آنها را نجات دهد یا به یک کابوس فراموش نشدنی تبدیل شود...
ملانی و دخترش هانا آماده یک شروع جدید هستند. هانا، یک نوازنده پیانو ، مشتاق است که در مدرسه جدیدش جا بیفتد. وقتی یک غریبه شروع به تعقیب او می کند، متوجه می شود که خطر بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که فکر می کرد...
مارگو و تایلر، یک زوج جوان به جزیرهای دورافتاده سفر میکنند تا در یک رستوران منحصر به فرد غذا بخورند، جایی که سرآشپز اسلوویک یک منوی مجلل را با شگفتیهای تکاندهنده آماده کردهاست...
واتانوکی توانایی خاصی در دیدن یاکاشی دارد. یک روز، او توسط یک پروانه به یک فروشگاه مرموز هدایت می شود. در آنجا با صاحب فروشگاه یوکو آشنا می شود. به او می گوید که آرزوی ارزشمندترین چیزش را به او خواهد داد...
پدر و پسری پس از انفجار کشتی بخارشان به ساحل می رسند. آن ها به جزیرهای مرموز پناه میبرند، جایی که میزبان بدجنسشان به آنها نشان میدهد که این جزیره محل نگهداری بازی اوست، جایی که انسانها در آن به عنوان شکار نهایی عمل میکنند...