1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
فروشنده اي به نام «ديويد مان» (ويور) که براي انجام کاري به کاليفرنيا رفته، به خاطر ترافيک سنگين بزرگ راه، از يک جاده ي محلي به راهش ادامه مي دهد. او در ميانه ي راه، براي پرهيز از دود غليظ يک تانکر، از آن سبقت مي گيرد، اما اين کار راننده ي تانکر را به خشم مي آورد و تعقيب و گريزي ديوانه وار و خطرناک آغاز مي شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«جيمز باند» (کانري) با پي گيري ماجراي قاچاق الماس در مي يابد که دشمن ديرين، «بلوفلد» (گري) مي خواهد با الماس، ليزر غول آسايي بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشينگتن را نشانه بگيرد...
کوری (دلون) پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با ووگل (ولونته)، خلافکار فراری، و ژانسن (مونتان)، پلیس سابق الکلی و تیراندازی چابک دست هم راه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«جیمز باند» (لازنبی) در پی سازمان بین المللی جنایی اسپکتر به سواحل پرتغال می رود و در آ نجا مانع خودکشی دختری به نام «تریسی» (ریگ) می شود.وقتی رئیسش، «ام» (لی) او را به لندن احضار می کند، مأموریتش در یافتن «بلوفلد» (ساوالاس)، سر دسته ی اسپکتر، نیمه کاره می ماند و …
کپسولی از ماهواره ی نظامی روس ها، حاوی عکس های شناسایی پایگاه های امریکایی و روسی در ایستگاه قطبی زبرا به زمین می افتد. حالا روس ها و امریکایی ها به تکاپو می افتند تا زودتر از دیگری کپسول را به دست بیاورند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
سازمان بین المللی جنایی، اسپکتر، به دنبال راه انداختن جنگ جهانی سوم است. اما «جیمز باند» (کانری) وارد عمل می شود و خیلی زود مرکز فرماندهی دشمن در اطراف آتشفشان خاموشی را شناسایی می کند و …
"سرگرد پندرتون" یک افسر سرسخت ارتشی است که با "لئونورا" ازدواج کرده است.او خواسته های جنسی خود را به دلیل مقررات سخت ارتش مخفی کرده در حالیکه همسرش با "کلنل لنگدان" رابطه مخفیانه دارد."سرباز ویلیامز" کارآموزی است که به تازگی وارد ارتش شده.سرگرد متوجه می شود همسرش "ویلیامز" را به او ترجیح می دهد و...
"پوئت" خوشحال است چون گروه راک "فرشتگان جنهمی" او را پذیرفته اند، اما زمانی که متوجه می شود آنها چقدر خشن هستند، شوکه می شود. حتی قتل هم به چشم آنها جرم بزرگی محسوب نمی شود. شرایط زمانی بحرانی تر می شود که دوست دختر رهبر گروه عاشق "پوئت" می شود و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
»آرتور همیلتن (راندولف) مردی میان سال و ثروتمند، اما ناراضی از زندگی و روزگار خود است که به سازمانی معرفی می شود که برای پولدارهای خسته از حال و روز یک نواختشان، ترتیب مرگی ظاهری را می دهند، سپس جسد شخص دیگری را به جایشان به خاک می سپارند، و آنان را با هویتی تازه به اجتماع می فرستند.
تقریبا همه در شهر فکر می کنند کلانتر "کالدر" عروسک خیمه شب بازی "وال راجرز" ثروتمند است.وقتی مشخص می شود که "چارلی ریوز" از زندان گریخته،پسر "راجرز" نگران می شود چون با همسر او رابطه ای مخفیانه دارد."کالدر" تصمیم می گیرد او را زنده دستگیر کند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در سال 1944،یک کلنل آلمانی قطاری را با گنجینه های فرانسوی پر کرده و به آلمان می فرستد.نیروهای مقاومت باید بدون صدمه زدن به محموله قطار را متوقف کنند...
«تام هایوی» (ایست وود)، گروهبان خشن نیروی دریایی است که سابقه ی جنگ در کره و ویتنام را دارد، اما حالا یک وصله ی ناجور به حساب می آید. در آستانه ی بازنشستگی او را موظف می کنند تا جوخه ای از سربازان جوان را تعلیم دهد. سرانجام همین جوخه مأموریت می یابد در عملیات گرانادا شرکت کند.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
بمب افکن نیروهای ناتو، حامل سلاح های هسته ای، ربوده می شود. «جیمز باند» (کانری) پس از ماجراهایی در می یابد که «امیلیو لارگو» (چلی) مرد شماره ی ۲ سازمان «اسپکتر»، مغز متفکر این جریان است. «باند» آرام آرام با «لارگو» و محبوبه اش، «دومینو» (اوژه) رابطه برقرار می کند و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
کارول (کاترين دنوو) زن جوان بلژيکي است، که در يک آرايشگاه کار ميکند. او از لحاظ روحي دختر آشفته و پريشان است و نسبت به مردان احساس بدي دارد. حتي با پسري که شديدا به او علاقه دارد، نميتواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن (ايوان فرنوکس)زندگي ميکند در حالي که بشدت گوشه گير و خجالتي است. هنگامي که هلن براي گذراندن تعطيلات به همراه دوست پسر متاهلش (لن هنري) به ايتاليا ميرود، کارول تنها ميماتد. او پس از انزوا در محيط کار، خودش را در آپارتمانشان محبوس ميکند و به مرور اسير ترسهاي جنون آور و پارانويايي خودش ميگردد و بيماري رواني ميشود...
یک آلمانی که در هند زندگی می کند توسط انگلیسیها مجبور می شود خود را به عنوان یک افسر اس اس جا زده و وارد کشتی که با بار پلاستیک از ژاپن به سمت آلمان حرکت کرده بشود.ماموریت او غیرفعال کردن بمبهای موجود در کشتی است تا کاپیتان نتواند پس از متوقف کردن کشتی به دست انگلیسیها کشتی را غرق کند و...