برای نخستین بار در تاریخ بازیهای المپیک، مراسم افتتاحیه در قلب پاریس برگزار خواهد شد و به روی عموم گشوده میشود. رود سن، با هزاران تماشاگر، به صحنهای جادویی برای ورزشکاران و هیئتهای اعزامی تبدیل خواهد شد. در اسکلههای پایینتر رود سن، تماشاگران میتوانند از نزدیک شاهد این رویداد بینظیر باشند.
پس از مرگ پدرش، مردی و دو دخترش قرار است مزرعه خانوادگی را به ارث ببرند. آرزوی پدرش این بود که آنها از حیوانات مزرعه مراقبت کنند. این انتقال برای خانواده با چالشهای زیادی همراه خواهد بود.
یک بازیگر مشهور پس از لغو سریالش، به یک کلبه کوهستانی میرود و در آنجا با یک عکاس طبیعت آشنا میشود. این دو نفر که در ابتدا با هم اختلاف داشتند، در نهایت عاشق هم میشوند.
گارفیلد در آستانه یک ماجراجوییِ پرهیجان در طبیعت وحشی قرار میگیرد. پس از یک دیدار غیرمنتظره با پدر گمشدهاش، گربه ای به نام ویک، گارفیلد و اودی مجبور میشوند زندگیِ نازپرورده خود را رها کنند و به ویک در یک سرقتِ خندهدار و پرمخاطره بپیوندند...
یک فضاپیما با نمونههایی از سیاره پروکسیما بی به زمین بازمیگردد. دانشمندان در حین مطالعهی این نمونهها، کشف میکنند که عناصر بیگانهی موجود در آنها زنده هستند.
نخستوزیری بیرحم و انتقامجو با ارادهای آهنین به اوج قدرت رسید. او که تشنهی قدرت بیش از پادشاهان بود، برای رسیدن به مطلوب خود از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
یک عقاب جوان که توسط مرغها بزرگ شده است، خانه را ترک میکند تا هویت واقعی خود را پیدا کند. پس از کشف خویشاوندانش و هدف جدید زندگیاش در گشت پرندهای پناهگاه پرندگان، او از یک توطئه شوم در حال ظهور در شهر مجاور بیخبر میماند.
یک خانواده آمریکایی به عمارت باشکوهی در حومه شهر به نام کانترویل چیس نقل مکان میکنند، عمارتی که 300 سال است توسط روح سر سیمون د کانترویل تسخیر شده است...
بیست سال پس از وقایع فیلم ترنسمورفرز، گونهای جدیدتر و پیشرفتهتر از رباتهای بیگانه به زمین حمله میکنند و تهدید میکنند که سیاره را نابود خواهند کرد ...
زندگی میسون بردلی زمانی به طور کامل بهم می ریزد که به طور غیرمنتظره سرپرستی فرزندان برادر مرحومش را برعهده می گیرد. این اتفاق درست بعد از آن رخ می دهد که او برای پیشرفت در حرفه وکالت، از نامزدی اش صرف نظر می کند.
در دنیایی پسا-آخرالزمانی، مردی صلحجو برای نجات همسر بیمارش، باید داروهای مورد نیاز او را از یک پیرمرد بداخلاق به دست آورد. پیرمرد از حریم امن خود محافظت میکند و حاضر نیست داروها را واگذار کند. مرد صلحجو باید با مذاکره پیرمرد را متقاعد کند و ...