یک استاد دانشگاه سکه ای پیدا می کند که به او قدرت های فوق العاده می دهد. هنگامی که او توسط جاسوسان دشمن، که در مورد سکه عرفانی با خبر شده اند، تعقیب می شود، مشکل ایجاد می شود...
در لندن، زمانی که گانگسترهای استرالیایی با مبدل به نام "بابی" از مجرمان بریتانیایی سرقت می کنند، اوباش بریتانیایی وحشت زده به دنبال اتحاد با پلیس متروپولیتن هستند تا رقابت خارجی را از بین ببرند و اوضاع را به حالت "عادی" برگردانند...
زوج جوانی به نام تیموتی و دیردره قصد دارند یک آخر هفته رمانتیک در ساحل در یک کاروان به نام لولو را سپری کنند. اما مادر دیردره که می خواهد نگهبان دخترش باشد، با آنها همراه می شود و برنامه های تیموتی را به هم می زند. در حین سفر، آنها به خاطر اشتباهی در قایق قطار، بدون پاسپورت و پول در فرانسه گیر می افتند و تحت تعقیب پلیس فرانسه قرار می گیرند...
ستوان فرمانده رابرت بجر یک افسر نیروی دریایی عالی با یک نقص بزرگ است: صداقت تزلزل ناپذیر، که می بیند او و نیروهای میانی اش در حالی که در دریا هستند با یک دریاسالار آمریکایی درگیر می شوند...
در سال ۱۹۴۳، در حالی که کاپیتان باز ریکسونِ مغرور در بریتانیا مستقر بود، فرماندهی یک بمبافکن بوئینگ بی-۱۷ فلایینگ فورترس را بر عهده داشت، اما بیاحتیاطیهای او جان همه اطرافیانش را به خطر میانداخت.
روی لومیس در پایان جنگ کره به سربازان در خط مقدم می پیوندد. او در گروه پیاده نظام جدید خود، با ریموند انکور، مردی که تمایل شدیدی به کشتن مردم دارد، ملاقات می کند...
سفیر آمریکا هریسون مک وایت (مارلون براندو) برای یک ماموریت حفظ صلح به یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی سفر می کند. این کشور آشفته که بین جناح های رقیب دوخته شده است، در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. اما قدرت تحلیل مک وایت به او این امکان را می دهد که اوضاع سیاسی را تنها با ساده ترین شرایط ببیند...
پس از گذراندن سه سال در آسایشگاه روانی، یک بازیگر از کارگردان سابق خود در رم ماموریتی کوچک دریافت می کند تا فرصتی برای رستگاری در زندگی شخصی و حرفه ای خود پیدا کند...