اِوا، یک خدمتکار جوان، در یک هتل بزرگ مشغول به کار میشود. او با همکارانی با شخصیتهای قوی آشنا شده و با آنها دوست میشود. اما آرامش آنها با شروع یک جنبش اجتماعی بر هم میخورد و هر یک از آنها با چالشهای جدیدی روبرو میشوند.
لیلا، زنی جوان و به ظاهر خوشبخت، در طول تعطیلات تابستانی با مردی فرانسوی آشنا میشود. این آشنایی باعث میشود لیلا به نابرابریهای موجود در جامعهی خود پی ببرد و به وضعیت زنان در این جامعه مردسالار بیشتر آگاه شود.
مادرید، در قرن هفدهم. آمبروزیو که در آستان یک صومعه رها شده است توسط کاپوسین ها بزرگ شده است. پس از تبدیل شدن به یک راهب، او تبدیل به یک واعظ بیرقیب میشود که موعظههایش جمعیت را به خود جلب میکند و تحسین همگان را به همراه دارد. آمبروسیو که به دلیل سختگیری شدید و فضیلت مطلقش تحسین شده است، مطمئن است که از هر وسوسه ای در امان است. اما...
آنتوان د آنتاک، نمایشنامهنویس مشهور، پس از مرگ، دوستان بازیگر خود را جمع میکند تا اجرای جدیدی از نمایشش را تماشا کنند. آنها به این فکر میکنند که آیا موضوعاتی مانند عشق، زندگی و مرگ هنوز هم برای تئاتر جذاب هستند.
داستان عاشقانهای تراژیک بین یک سرباز اسرائیلی و یک عکاس فرانسوی روایت میشود که هر دو درگیر گذشته خود هستند و تلاش برای آغاز یک زندگی جدید برایشان میسر نمیشود.
دو زوج که به تازگی عروسی کرده اند اونها برای ماه عسل به اوروپا سفر می کنند اما اونا در این سفر کمی کارهای می کنند که نمی تونین ازدواج خوشون رو نگه دارن و …
سازمانی به جوانان الجیبیتی که از سوی خانوادههایشان طرد شدهاند، پناه میدهد. این جوانان با وجود مشکلات فراوان، آرزوی پذیرفته شدن در جامعه و ساختن زندگیای مستقل دارند.
در مکزیکوسیتی دهه 1950، یک مهاجر آمریکایی حدوداً چهل و پنج ساله، زندگی منزوی خود را در میان یک جامعه کوچک آمریکایی سپری میکرد. با این حال، ورود یک دانشجوی جوان، این مرد را بر آن داشت تا بالاخره ارتباطی عمیق و معنادار با کسی برقرار کند.